اللهم عجل لولیک الفرج
تو همون ستاره پوشی که هنوز
جمعه ها مو گریه بارون میکنه
نگو شاید به نگاهت نرسم
حتی فکرش منو داغون میکنه
جوانان وانس با قرآن ازدیدگاه امام خمینی(ره)
جوانان عزیزم که چشم امیدمن به شماست!
الابد قرآن،کتاب انسان سازی است.هرچه درراه خدا بدهیم وهرچه درراه قرآن بدهیم،فخرماست؛ افتخارماست؛راه حق است.قرآن کریم،پناه همه ماست.قرآن کتاب انسان سازی است،کتاب انسان متحرک است؛کتاب آدم وکتابی است که آدمی را ازاین جاتاآخردنیا وتاآخرین مراتب راه می برد...قرآن باید درتمامی شئون زندگی ماحاضرباشد.
من باتایید خداوند متعال وتمسک به مکتب پرافتخارقرآن،به شما فرزندان عزیز اسلام مژده پیروزی می دهم؛به شرط اینکه نهضت بزرگ اسلامی وملی ادامه یابد وپیوند بین شماجوانان برومند اسلام ناگسستنی باشد.رمز پیروزی ما اتکای به خداوندتبارک وتعالی واتکای به قرآن واستقبال از شیوه مقدس ( شهادت )بود.این رمز را حفظ کنید،این رمز را مادامی که حفظ نمایید پیروز هستید
.مجاهدات وکوشش های خستگی ناپذیر شماجوانان روشن ضمیرمسلمان،دراه درک صحیح اسلام وشناسایی حقیقت قرآن کریم،موجب امیدواری وخرسندی مسلمانان بیدار است.برشما جوانان مسلمان لازم است که درتحقیق وبرسی حقایق اسلام،درزمینه های سیاسی،اقتصادی،اجتماعیی وغیره،اصالت های اسلامی رادرنظرگرفته وامتیازاتی که اسلام ازهمه ی مکاتب جدا می سازد رافراموش نکنید.مباداقران مقدس وایین نجات بخش اسلام را بامکتب های غلط ومنحرف کننده ای که ازفکر بشر طراوش کرده است،خلط نماییددر حدیث است که که کسی که قرآن را درجوانی بخواند،قرآن با گوشت وخونش مختلط می شودونکته آن این است که درجوانی اشتغال قلب وکدورت ان کمتر است. ازاین جهت قلب ازآن بیشتروزودتر متأثرمی شودواثر آن بیشتر باقی می ماند.
جوانان عزیزم که چشم امیدمن به شماست!بایک دست قرآن وبادست دیگرسلاح رابرگیریدوچنان ازحیثیت وشرافت خود دفاع کنیدکه قدرت تفکر توطئه علیه خودرا ازدشمنان سلب نمایید وچنان بادوستانتان رحیم باشیدکه از ایثار هرچه دارید نسبت به آنان کوتاهی ننمایید.
«آگاه باشید که جهان امروز،دنیای مستضعفین است ودیر یا زودپیروزی از آن آنان است وآنان ،وارث زمین وحکومت کننده ی خدایی اند»
منبع:نشریه پرسمان
وطنم ای شکوه پابرجا
در دل امتحان ( التهاب ) دورانها
کشور روزهای دشوار
زخمی سربلند بحرانها
ایستادی در جنگ رودررو
خنجر از پشت می زند دشمن
گویی از ما ودر نهان بر ما
وطنم پشت حیله را بشکن
رگت امروز تشنه عشق است
دل رنجیده خون نمی خواهد
دل تو تا ابد برای تپش
غیرعشق و جنون نمی خواهد
شرم بر من اگر حریم تو
پیش چشمان من شکسته شود
وای بر من اگر نبینم چشم
رو به رویای عشق بسته شود
از تب سرد موجهای خزر
تا خلیجی که فارس بوده و هست
می شود با تو دل به دریا زد
می شود با تو دل به دنیا بست.
به یاد تبریز در مه
بر
آستان والای آیت الله خامنهای ریاست جمهوری اسلامی محبوب و امام جمعه
بزرگوار تهران تقدیم و توفیق روزافروز ایشان و امام امت و رزمندگان اسلام
را شب و روز به دعا مسئلت مینمایم.
رشگم آید که تو حیدر بابا
بوسی آن دست که خود دست خداست
راستان دست چپ از وی بوسند
که خدا بوسد از او دست براست
در امامت به نماز جمعه
صد هزارش بخدا دست دعاست
من بیان هنرم، یک دل و بس
او عیان هنر از سر تا پاست
او شب و روز برای اسلام
پای پویا و زبان گویاست
او چه بازوی قوی و محکم
با امامی که ره و رهبر ماست
شهریارا سری افراز به عرش
کو نگاهیش به (حیدربابا) ست
تبریز- دوازدهم ذیالحجه/ 1407 هجری قمری مطابق هفدهم امرداد /1366 شمسی
سیدمحمدحسین شهریار (در هشتاد و دو سالگی)
بنگر رحماءُ بینهم را تکرار تب غدیر خم را
امروز علی غریب و تنهاست آماج هجوم اهرمن هاست
او کیست ؟ گلی ز باغ زهرا پرورده درد و داغ زهرا
او نور دل بسیجیان است چون مادر خویش مهربان است
مستم ز تبسم نمازش لبخند چو غنچه، دل نوازش
چشمانش بوی عشق دارد مستی ز سبوی عشق دارد
چون فاطمه پشتوانه اوست تا هستم و هست دارمش دوست
ایـن گـردبـاد هـا کـه بـه غـیـرت در آمـده انـد ، تـسـلـیـم رهـبـرنـد کـه طـوفـان نـمـی کـنـنـد...
شرکت در انتخابات حق است یا تکلیف؟
۱-حقماست
برخی بر آنند که انتخابات یک "حق شهروندی" است؛ بر این اساس معتقدند هر شهروند، از آن رو که عضو یک جامعه است، حق دارد در سرنوشت آن جامعه که به طور تام بر سرنوشت فرد نیز تاثیرگذار است؛ ایفای نقش حق کند.
اینان تحت تاثیر مکاتب لیبرال-دموکراسی، گمان میکنند با اصرار بر "حق انتخاب کردن" میتوانند بر تنور انتخابات بدمند و بدین وسیله با افزایش مشارکت مردم در انتخابات، وجهی از توسعه سیاسی را تحقق ببخشند.
البته اصرار بر حقوق سیاسی از جمله حق انتخاب کردن، فینفسه امر مذمومی نیست. اما این اصرار به خودی خود، حضور گسترده مردم در انتخابات را موجب نخواهد شد. چرا که بسیاری از شهروندان، با قبول این حق، از پذیرش آن هم صرفنظر میکنند. آنها خواهند گفت:"درست است که من حق دارم در انتخابات شرکت کنم، اما ضرورتی نمیبینم به خودم زحمت بدهم و از این حق صرفنظر میکنم."
این پدیده را طی سالهای اخیر در کشور خود نیز شاهد بودیم. جریانی مدعی لیبرال-دموکراسی، با شعارهائی چون "توسعه سیاسی"، "حق تعیین سرنوشت" را به مردم گوشزد میکردند اما اتفاقا، هر چه زمان میگذشت، میزان مشارکت مردم کشورمان در انتخابات افت میکرد. در حالی که در انتخابات خرداد 1376 حدود 30 میلوین نفر پای صندوقهای رای آمده بودند، در انتخابات مجلس خبرگان دوره سوم، شوراهای اول و دوم، مجالس ششم و هفتم و ریاستجمهوری دورههای هشتم و نهم، شاهد کاهش مشارکت بودیم.
۲- تکلیف ماست
برخی برآنند که شرکت در انتخابات (تنها) یک تکلیف شرعی است. مردم مکلفاند در انتخابات شرکت کنند. حاصل این رویکرد نیز ممکن است آثار و پیامدهای ناگواری داشته باشد. گروهی که چندان به تکالیف شرعی خود پایبند نیستند، اساسا به این رویکرد پاسخ مثبت نمیدهند.
از سوی دیگر ممکن است؛ تکلیفگرایان نیز به حضور در پای صندوقهای رای کفایت کنند و به انتخابی آگاهانه دست نزنند.
۳- چیزی بیش از هر دو
به نظر میرسد؛ شرکت در انتخابات هم حق است و هم تکلیف، و البته چیزی هم بیش از هر دو است. رهبر حکیم و فرزانه ما در این خصوص می فرمایند: «شرکت در انتخابات، هم حق مردم است و هم تکلیف شرعى و واجب شرعى است.»
بگذارید برای روشنتر شدن موضوع یک مثال حقوقی را یادآور شوم. پذیرش این رویکرد مانند پذیرش حظانت مادر بر فرزند است. همانطور که یک مادر حق دارد فرزند خویش را نزد خود نگهدارد. از نظر شرعی نیز مکلف است وظایف مادری را در قبال فرزند انجام دهد. یعنی مادر نمی تواند بگوید؛ "من حق نگهداری فرزندم را دارم ولی از این حق صرفنظر میکنم و او را به حال خود رها میکنم."
اگر انتخابات را به حال خود رها کنیم، معلوم نیست دشمنان و عمال آنها چه به روز این مملکت خواهند آورد. اما اگر مسئولیت خود را در قبال انتخابات جدی بگیریم، و به انتخابی آگاهانه بپردازیم نه تنها نشاط سیاسی بر کشور حاکم میشود بلکه شاهد حضور قدرتی مقتدر بر مصدر امور خواهیم بود: «آن چیزى که تا امروز مثل سدى جلوى تعرض آنها[دشمنان] را به نظام جمهورى اسلامى گرفته، حضور شما مردم است. حضور مردم در روز انتخابات، حضورى واضحتر از همه جاى دیگر است.»
«حضور مردم، زنده کنندهى فضاى زندگى در یک کشور است. وقتى مردم در سیاست دخالت نکنند و نسبت به اوضاع سیاسى اظهارنظر و دلسوزى ننمایند و ندانند که چهکسى آمد و رفت و چه کسى مسؤولیت پیدا کرد و ندانند که با چه کسى مبارزه مىکنیم و به کدام سمت مىرویم، کشور پیش نخواهد رفت...»