فانوس تاریکی

فقط واسه تاریکی هایی که تو زندگیمون وجود داره

فانوس تاریکی

فقط واسه تاریکی هایی که تو زندگیمون وجود داره

34323467837509941178.jpg

هنگامی که از امام سجاد (ع) سؤال کردند در این سفر کجا از همه بیشتر

به شما سخت گذشت،امام فرمودند : الشام ، الشام ، الشام.

(سوگنامه آل محمد، ص408؛ ناسخ التواریخ، ص304)

 

ذکر مصیبت می‌کند: الشام الشامتا یاد غربت می‌کند: الشام الشاممنزل به منزل درد و داغ و بی کسی رایک جا روایت می‌کند: الشام الشامموی سپید و چهره ای در هم شکستهاز چه حکایت می‌کند: الشام الشامهر روز با اندوه و آه و بی شکیبییاد اسارت می‌کند: الشام الشامدر این دیار پُر بلا هر کس به نوعیعرض ارادت می‌کند: الشام الشامیک شهر چشم خیره وقت هر عبوریابراز غیرت می‌کند: الشام الشامهر سنگ با پیشانی مجروح خورشیدتجدید بیعت می‌کند: الشام الشامقرآن پرپر روی نیزه غربتت راهر دم تلاوت می‌کند: الشام الشامقلب تو را یک مرد رومی با نگاهشبی صبر و طاقت می‌کند: الشام الشامهر جا که دارد خوف از جان تو، عمهخود را فدایت می‌کند: الشام الشامجان می دهی وقتی به لبهایی مقدسچوبی جسارت می‌کند: الشام الشامکنج تنوری حنجری آتش گرفتهذکر مصیبت می‌کند: الشام الشام

 

منبع: وبلاگ کاروان دل


من کربلا را یادگار آخرینم

من یادگار روزهای خاک وخونم

من یادگار چهره های لاله گونم

من تشنگی را در حرم احساس کردم

یاد دو دست خونی عباس کردم

من کودکی بودم که آهم را شنیدند

دیدم سر جد غریبم را بریدند

من دیده ام در وقت تشییع جنازه

اسبان دشمن را که خوزده نعل تازه

من با خبر هستم ز باغی بی شکوفه

خورشید را بر نیزه دیدم بین کوفه

گرچه کنون مسموم از زهر هشامم

من کشته ویران ای در شهر شامم

من روضه خوانی در منا بر پا نمودم

خود روضه خوان قتل آن مظلوم بودم

من سوختم از داغ بانوی مدینه

سنگ مدینه می زنم هر دم به سینه

حالا که نقش زهر کین در جسم مانده

از جسم پاک من فقط یک اسم مانده

یا رب قرارم را ز نیرنگش ربوده

در مجلس مستی مرا دعوت نموده

زهر عدو خون کرده قلب آتشین را

گریان نموده چشم زین العابدین را


حبیب الله موحد



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد