فانوس تاریکی

فقط واسه تاریکی هایی که تو زندگیمون وجود داره

فانوس تاریکی

فقط واسه تاریکی هایی که تو زندگیمون وجود داره

جی اف و بی اف


1925_13.jpg




سلام.من دختری 20 ساله هستم. 9 ماه پیش با پسری در چت روم دوست شدم، از هم دیگه خوشمون اومد، چند بار درباره روابط جنسی که دوست داریم با هم صحبت کردیم. و چند باری به هم دست دادیم.اون پسر خوبی است و منو خیلی دوست داره ولی من سرد شدم.خیلی به خاطر این دو اشتباهم گریه کردم. خیلی به خدا التماس کردم ببخشتم ولی نمیبخشه، حالا به نظر شما خدا می بخشه؟

اول این که در مورد پسر نوشته بودید که از لحاظ اخلاقی خوب است باید عرض کنم پسری که باب گفتگو و دوستی را با دختری باز می کند حد اقلش این است که بگوییم در مسائل شهوانی که یکی از قطب های مهم زندگی است اخلاقش بسیار ضعیف است و راه انحرافی و دوستی با جنس مخالف که بسیار خطرناک است را انتخاب کرده است همان گونه که شما نوشته اید چند بار هم با هم دست داده اید و در مسائل جنسی با هم صحبت کرده اید که این بسیار خطرناک است چون شروع فرو رفتن در مسائل جنسی و بی حیایی ابتدا از سخن گفتن شروع می شود و به مرور زمان به مسائل دیگری می رسد و اصلا گفتگوی دو شخصی که با هم نا محرم هستند در مکانی خلوت که دیگران نمی توانند وارد شود قطعا نفر سوم این گفتگو شیطان است که ممکن است این گفتگو حضوری باشد و یا در چت و اس ام اس و ...و شیطان وقتی وارد شد راه های انحراف جنسی را به طرفین پیشنهاد می کند و هوای نفس و ...پس هر چه سریع تر باید از این گونه خلوت ها و گفتگو ها کناره گیری کنید و اگر دوست داری با این پسر باشید باید روند خواستگاری و بعد عقد«دائم یا موقت »را در پیش بگیرید..

مطمئن باشید دوستی با جنس مخالف اصلا به صلاح نیست و همان گونه که می دانید غریزه جنسی  از نیرومندترین غرایز در وجود انسان است که بسیاری  از رفتارهای  آدمی را شکل می‌دهد.

در نتیجه  هر عاملى که موجب تحریک انگیزه‌هاى شهوانى در جامعه گردد و به آرامش روحى و روانى و عفت عمومى، صدمه وارد کند، موردتأیید اسلام نیست. اسلام می‌خواهد انواع لذت‌های جنسی در محیط و درون خانواده شکل گیرد واز این طریق آرامش روحی و روانی و پیوند‌های عاطفی نیز برقرار بماند و با طرح آن در محیط جامعه به پیوند خانواده و اجتماع آسیب وارد نشود.

به جهت میل شدید جنسی گاهی اوقات بی آنکه دختر و پسر(به خصوص دختران ) بخواهند، در وضعی قرار می‌گیرند که حتی اراده خود را از دست می‌دهند و دیگر نمی توانند از ارتباط جنسی  خودداری  کنند و ناخود آگاه و بی آنکه بخواهند، کم کم در آن اوضاع بدون بازگشت قرار می‌گیرند و زمانی متوجه می‌شوند که کار از کار گذشته است، یعنی با فراهم شدن اوضاع دیگر، جلوگیری از آن بسیار سخت و دشوار است، به خصوص آنکه پسران فریبکار و متاسفانه حرفه‌ای در فریب دختران جوان در این موارد، شیاد و تردست هستند، پس چرا نباید این جریان را از سرچشمه بست ؟ به همین دلیل در اسلام حتی خلوت کردن زن و مرد (دختر و پسر) نامحرم در مکانی که رفت و آمد نباشد، حرام و گناه است..پس اگر آن پسر شما را دوست دارد و می خواهد با شما زندگی کند ازش بخواهید که به خواستکاری شما بیاد و شما هم به عقد او در بیایید و به این وسیله از بودن در کنار هم لذت ببرید...
اما قسمت دوم سوال شما:«به خدا التماس کردم ببخشتم ولی نمیبخشه. به بزرگی خودش قسم میدونم اشتباه کردم و نامحرم بود ولی... .انقد ناراحتم عفت و پاکیم از بین رفته.»

اول این که شما از کجا می دونید خدا شما را نبخشیده است؟ همین که شما متوجه اشتباه خود شده اید و به خاطرش گریه می کنید و از خدا عذر خواهی می کنید دلیل بر این است که خداوند به شما توجه و دوستتان دارد و این  را هم بدانید که اگر شما از این گونه دوستی دست بردارید خداوند هم بخشنده و مهربان است،همان گونه که خداوند در قرآن کریم می فرماید: آیا نمی دانستند که فقط خداوند توبه را از بندگانش می پذیرد و صدقات را می گیرد و خداوند توبه پذیر مهربان است«1»

شما خیال می کنید چون مرتکب این گناهان شده اید دیگر خدا شما را نمی بخشد در حالی که خداوند از برگشت بندگانش بسیار خوشحال می شود همانند شخصی که عقیم است و بچه دار نمی شود و بعد از مدتی به او خبر می دهند که خداوند به تو فرزندی عنایت می کند این شخص چقدر خوشحال می شود؟ خداوند نیز از برگشت بندگانش این قدر خوشحال می شود همان گونه که در روایتی از رسول اکرم نقل شده است که حضرت می فرماید: خداوند بر اثر توبه بنده اش خوشحال تر است از کسی که عقیم بوده، بچه دار شده و از کسی که گمشدة خویش را یافته و از تشنه ای که به آب رسیده است«2»

شما به خاطر گناهانی که انجام داده اید و بر اثر این گناهان نا امید شده اید و شخصیت خودتان را از دست داده اید در حالی که خداوند بندگانش را دوست دارد ولو این که مدتی راه را اشتباه رفته باشند همان گونه که خداوند در قرآن کریم می فرماید: بگو ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می آمرزد، به درستی که خداوند بخشنده مهربان است. و به درگاه پروردگارتان باز گردید و در برابر او تسلیم شوید، پیش از آنکه عذاب به سراغ شما آید، سپس از سوی هیچ کس یاری نشوید.«3»

اول این که از این پسر کناره گیری کنید و مطمئن باشید که اگر کسی ایمان به خدا داشته باشد و شما را دوست داشته باشد از این راه وارد نمی شود بلکه به خواستگاری شما می آید و در یک مراسم عقد شما را به همسری انتخاب می کند.

و همچنین اگر شما این راه را اشتباه رفته اید و با این پسر طرح دوستی ریخته اید و با او دست داده اید گناهان بزرگی را مرتکب شده اید ولی خداوند بخشنده و مهربان است و اگر شما توبه کنید و قید این دوستی را بزنید و دیگر هیچ گونه ارتباطی با او نداشته باشید مطمئن باشید که خداوند بخشنده و مهربان است.

منابع:

1: اَلَم یَعلَمُوا أَنَّ اللهَ هُوَ یَقبَلُ التَّوبَةَ عَن عِبادِهِ وَ یَأخُذُ الصَّدَقاتِ وَ أَنَّ اللهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ« توبه آیه 104»
2: اللهُ أَفرَحُ بِتَوبَةِ عَبدِهِ مِنَ العَقِیمِ الْوَالِدِ وَ مِنَ الضَّالِ الواجِدِ وَ مِنَ الظَّمانِ الوارِدِ «میزان الحکمه ح 2124.»
3: قُل یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلیَ أَنْفُسِهِم لاتَقنَطُوا مِن رَحمَةِ اللهِ إِنَّ اللهَ یَغفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الغَفُورُ الرَّحِیمُ وَ أَنِیبُوا إِلی رَبِّکُم وَ أَسلِمُوا لَهُ مِن قَبلِ أن یَأتِیَکُم العَذابُ ثُمَّ لاتُنصَرُونَ«زمر آیه 54.»
 

در آغوش گرفتن تینا آخوندتبار توسط حامد کمیلی!! / عکس

چند روزی است که اکثر بازیگران سینما و تلویزیون از جمله پرستو صالحی،ماهایا پطروسیان، رویا تیموریان، فرج الله سلحشور، ابوالقاسم طالبی، امیر جعفری، مجید مظفری و بسیاری دیگر از بازیگران و دست اندرکاران سینمای کشور در مورد فساد در سینمای ایران صحبت های جنجالی را بر روی سایت ها قرار دادند. در این تصویر که با عرض پوزش فراوان برای شما قرار داده ایم نمونه ی بارز از این فساد را مشاهده خواهید کرد. در آخر این خبر نیز به صحبت های برخی از بازیگران و دست اندرکاران سینمایی ایران در مورد این قضیه می پردازیم.

بقیه در ادامه مطلب …

این عکس شخصی توسط عکاس آن لو رفته و پخش شده است که حامد کمیلی هر چند از عکاس شکایت و او را محکوم کرده است ولی در نهایت باعث این شده که مجبور شود برای رهایی از عواقب ناشی از این عکس اعلام کند که قرار است با تیبا آخوند تبار ازدواج کند و در طمان این عکس این دو به هم محرم بوده اند.

فروش زنان به عنوان کالای جنسی تا سقط داوطلبانه

در آمریکا به طور متوسط هر روز 3 زن، به دست شوهرش کشته می شود. بیش از 1.8 میلیون شوهر در آمریکا به طور وحشتناکی زنان خود را کتک می زنند و 30 تا 35 درصد زنان آمریکایی مورد آزار شوهران خود قرار می گیرند.چرا غربی ها با تمام قوا به انتشار اخبار نقض حقوق بشر در کشورهای مسلمان و علی الخصوص ایران می پردازند؟ آیا می دانید که در استرالیا، زنان حق نداشتند با شوهرشان بر سر یک سفره غذا بخورند. آیا از تصویب قانون جنایت آمیز "Roe" در کشورهای مدعی حقوق بشر باخبرید؟ آیا می دانید که پیامبر گرامی اسلام، لبخندهای زن و شوهر، به روی هم، به هنگام برخورد با یکدیگر و یا هنگام خداحافظی را صدقه می دانستند و به اندازه انفاق فی سبیل الله برایش ارزش قائل بودند. آیا نامه محبت آمیز امام خمینی(ره) به همسرشان را مطالعه کرده اید؟ آیا امی دانید که مقام معظم رهبری درخصوص حضور زن در عرصه های اجتماعی چه فرموده اند؟



"تمام افراد بشر آزاد به دنیا می آیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند. همه دارای عقل و وجدان می باشند و باید نسبت به یکدیگر،با روح برادری رفتار کنند.هرکس، حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد.کسی را نمی توان تحت شکنجه، مجازات، یا رفتارهایی قرار داد که ظالمانه بوده و یا برخلاف انسانیت و شئون بشری یا موهن باشد. هرکس حق دارد شخصیتِ حقوقی او در همه جا به عنوان یک انسان، در مقابل قانون به رسمیت شناخته شود". جملات مذکور، بخش هایی از "اعلامیه حقوق جهانی بشر" می باشد که توسط مجامع غربی، تدوین و تصویب شده است.

از به ارث رسیدن "زن" در روم باستان تا قانون "سقف شیشه‌ای" در هلند
در جوامع غربی، از سال‌ها پیش هیچگاه  زن جزو طبقات انسانی تلقی نمی‌شد. برای مثال در یونان باستان، زن در بازارها خرید و فروش می شد و بعد از مرگ شوهرش، حق زندگی نداشت. در روم باستان نیز، زنان به عنوان اشخاص نبودند،بلکه به عنوان اشیاء بودند و پس از مرگ مردان،مانند اشیاء به ارث برده می شدند. در استرالیا، زنان حق نداشتند با شوهرشان بر سر یک سفره غذا بخورند و در اغلب اوقات، مردان، زنان مریض خود را خفه می نمودند. در فرانسه،به ظاهر حقوق مساوی با مردان داشتند، مثلا زنان مانند مردان مجازات می شدند، اما هیچیک از حقوق و امتیازات مردان،مثلا حق رأی سیاسی به آن ها داده نشد.در روسیه،پدری که دخترش را به خانه شوهری می فرستاد، او را آهسته با تازیانه می زد و سپس شلاق را به داماد خود می داد تا از این به بعد، از دست شوهرش کتک بخورد

 

در فرانسه هیچگاه حق رأی سیاسی به زنان داده نمی‌شد

این نگرش تبعیض آمیز، هیچگاه تصحیح نشد و تا جایی پیش رفت که زنان به جریان‌های انحرافی و تبلیغاتی کشیده شدند و امروز  ما شاهد به وجود آمدن بنگاه‌های خرید و فروش و معامله جنسی زنان در غرب هستیم. اکنون بنگاه‌های خرید و فروش زنان در این کشورها، با شعار "آزادی زنان در روابط جنسی" و "حق تسلط زن بر بدن خویش" به صورت گسترده ای فعالیت می کنند.
یکی از نمونه های تأسف انگیز در این خصوص، فروشگاه هایی در خاک فلسطین اشغالی می باشد.در این فروشگاه ها،زن به عنوان کالایی جنسی همراه با برچسب قیمت و سایر مشخصات،به فروش می رسد.
جالب است بدانید رژیم نامشروع اسرائیل که به شهادت تاریخ و اسناد، هیچ گاه میانه خوبی با حقوق و قانون نداشته، یکی از کرسی های هجده گانه کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان (CEDAW) را در اختیار دارد. کشوری که با اعتقاد به برتری خونی و نژادی خود، مخالف اصلی ترین اصلِ اعلامیه جهانی حقوق بشر، یعنی" احترام و اعتقاد به منزلت انسانی افراد، بدون توجه به نژاد و جنس" است. اما مسئولان این رژیم طی سالهای اخیر کوشیده اند با ژست های سیاسی از حجم انتقادات جهانی نسبت به خود بکاهند . از این‌رو در حوزه های مختلف بین المللی از جمله مسئله حقوق بشر و در ذیل آن حقوق زنان وارد شده اند.
این شوخی بزرگ در حالی رنگ واقع به خود می گیرد که تمامی گزارشات و اعترافاتِ روزنامه های عبری زبان و خبرگزاری های داخلی اسرائیل، گویای آن‌ست که این رژیم، نه تنها در تعاملات با غیر اسرائیلی ها وقعی به هیچ یک از مصوبات جامعه بین الملل نمی نهد بلکه در داخل سرزمین های اشغالی 1948 نیز کلیه حرکات و سکناتش با روح تمامی قوانین و صریح اکثرِ مواد در تعارض است.‏

به گزارش انجمن مدافعان حقوق بشر به نقل از روزنامه هاآرتص، در سال 2011 و به بهانه روز جهانی زن، در تحلیلی پیرامون وضعیت زنان یهودی سرزمین های اشغالی نوشت:" باید اذعان کرد که اسرائیل دیگر مکانی برای زنان نخواهد بود." این قدیمی ترین روزنامه عبری زبان در همین گزارش افزود:" تعداد زیادی از زنانِ اسرائیل اجباراً به استخدام ارتش درآمده و تنها از یک سوم درآمد مردان بر خوردار هستند."

در گزارش سازمان عفو بین الملل آمده است: "بیشتر زنان و دختران جوان خارجی که به اسرائیل آمده اند، به یک کالا مبدل شده اند و در مقابل پرداخت چندین هزار دلار به فرد دیگری واگذار می شوند و مورد معامله قرار می گیرند. کسانی که این زنان را خریداری می کنند، آنها را همچون یک برده به کارهای خلاف عفت وا می دارند تا آن مبلغی را که برای به دست آوردن شان پرداخته اند، باز پس گیرند. این زنان در آپارتمان ها حبس می شوند و گذرنامه ها و بلیط های سفرشان نیز توسط فردی که آنها را خریداری کرده است، مصادره می شود. بسیاری از این افراد هدف انواع خشونت قرار می گیرند.این در حالی است که "دولت اسرائیل هرگز افرادی را که به این شکل هولناک حقوق بشر را زیر پا می گذارند، به دستگاه قضایی معرفی نمی کند و  هیچ مجازاتی برای این افراد در نظر گرفته نمی شود.

در ایالات متحده آمریکا، به طور متوسط هر روز 3 زن، به دست شوهرش کشته می شود. بیش از 1.8 میلیون شوهر در آمریکا به طور وحشتناکی زنان خود را کتک می زنند و تعداد قابل توجهی از زنان، هر ساله بر اثر کتک خوردن، می میرند. در آمار دیگری، 30 تا 35 درصد زنان آمریکایی مورد آزار شوهران خود و 15 تا 25 درصد آنان،حتی هنگام بارداری، مورد آزار قرار می گیرند.

زنان به عنوان شهروندان درجه 2 در ایالات متحده آمریکا محسوب می شوند. "لین پالترو " یکی از اعضای انجمن ملی وکلای حامی زنان باردار، چنین می‌گوید: "زنان از حقوق انسانی خود محروم شده و قوانینی حقیقتاً ظالمانه در حق ایشان اعمال شده است. این قوانین زنان باردار را در زمره طبقه‌ای مجزا از دیگر انسان‌ها قرار داده و ایشان را از حقوق خویش محروم ساخته است. "


در هلند، هنوز در نیروی پلیس این کشور، فرهنگی که به نیروهای مذکور، اجازه اعمال خشونت جنسی نسبت به همکاران مونث،را می دهد وجود دارد. مشکل عدم پیشرفت شغلی زنان به قدری جدی است که از آن به عنوان "سقف شیشه ای" یاد می کنند. علاوه بر این، صنعت روسپیگری، 5 درصد از اقتصاد کشور هلند را تشکیل می دهد.

در فرانسه، تعداد قابل توجهی از زنان از سوی همسرانشان قربانی خشونت منجر به مرگ می شوند(در این کشور، ۹۵ % قربانیان خشونت را زنان تشکیل می‏دهند و ۵۱% آن‏ها قربانی خشونت توسط همسرانشان هستند).علاوه بر این، زنان در مشاغل کم اهمیت مانند خدمتکاری و کار در رستوران و هتل به کار گرفته می شوند. آمار فحشاء در فرانسه در حال گسترش است.زنان و دختران جوان اروپای شرقی اغلب به اجبار و توسط شبکه های سازمان یافته وارد فرانسه می شوند.

پوستری با موضوع نقض حقوق زنان شاغل در فرانسه. زنان تنها در 20% از مشاغل،امکان فعالیت دارند که 78% از این مشاغل،فقط کارهای خدماتی می باشد. در نتیجه، زنان شاغل،هیچ امیدی به پیشرفت در زمینه کاری ندارند.

در سوئد، بر طبق آمار، هر 20 دقیقه، یکبار، یک زن، کتک می خورد و مجروح می شود و در هر 3 ساعت یکبار، به یک زن تجاوز می شود. قاچاق دختران در خارج از این کشور توسط شهروندان سوئدی صورت می گیرد. در آلمان، زن در رسانه ها و تبلیغات به عنوان یک شئ جنسی نشان داده می شود. علاوه بر این در ژانویة سال 2002، "روسپیگری" به عنوان شغلی کاملاً قانونی به تصویب رسید.

مروه الشربینی، شهیده حجاب
در بریتانیا، آمار زنان زندانی خصوصا در ایرلند شمالی، به دلایل ارتکاب تخلفات جزیی مانند عدم پرداخت مجوز استفاده از تلویزیون، زندانی گردیده اند که این آمار رو به افزایش است. در این کشور، قوانینی مانند احترام به ملاقات های خانوادگی و ترتیبات مراقبت از کودکان، برای زنان زندانی وجود ندارد و زنان از جهت دسترسی به آموزش، اشتغال و مراقبت های بهداشتی، در رنج می باشند.

"به دنیا آمدن فرزند" در غرب، یک "تفریح" است نه یک "وظیفه"
کارولین گراگلیا می گوید: جامعه ما به زن اجازه می دهد به هر دلیلی کودک خود را سقط کند، در واقع جامعه با اهدای جایزه سقط جنین، این تعریف را پذیرفته که، "به دنیا آمدن فرزند" در غرب، یک "تفریح" است و نه یک "وظیفه".بر اساس اندیشه غربی، سقط جنین، حق زن است. زنان مالک جسم خویش هستند و اگر جنین را مانع آسایش و رفاه خود دانستند،به سادگی می توانند آن را از میان بردارند. قانونی کردن سقط جنین و ایجاد دسترسی رایگان به آن، یک راه حل مترقی و انسانی است. قانون سقط جنین به زن اجازه می دهد که مادر شدن های خود را آزادانه به عهده بگیرد.

اعتراض به قانون سقط جنین
"مری پراید"(روانشناس آمریکایی) در کتاب خود می نویسد: سقط اولین گام برای به خود اندیشی، به شغل اندیشی، به ارتقاء اندیشی، به برنامه ریزی مالی اندیشی است. "هری بلاک من"( یکی از قضات دیوان عالی آمریکا) پس از تصویب قانون Roe” " (قانونی شدن سقط جنین)، به سادگی گفت: به موجب تصویب این قانون، گام مهمی در راه برتری و تساوی حقوق زنان با مردان برداشته شده است. از نظر وی، برابری و تساوی این است که، چون مردان طبیعتا باردار نمی شوند، زنان هم ناخواسته نباید باردار شوند. "جرج گرانت" (پژوهشگر آمریکایی): رسانه های ما به شکست اخلاقی بزرگی رسیده اند و به خود زحمت نمی دهند که به اطلاع عموم برسانند: درست همان اعمال شنیعی که پزشکان هیتلر را بدان متهم می کنیم، امروزه به طور عادی و روزمره، به دست پزشکان و پژوهشگران برجسته، در بیمارستان ها و دانشگاه های آمریکا انجام می شود.


"تروُر لوتان"(روزنامه نگار کانادایی) می پرسد: چه قدر می خواهید به پیروزی هیتلر پس از مرگش کمک کنید؟!! بسیاری از پزشکان غربی که عمل سقط جنین را انجام می دهند، یهودی هستند؛ اما به نظر نمی رسد حاضر باشند شباهتی میان کارشان با اردوگاه های اسیران جنگ جهانی دوم ببینند. براساس گزارش پارلمان اروپا در بروکسل، در مواد آرایشی، اکثرا پنهانی، از جنین های زنده و مرده استفاده می شود.

"تجاوز به حقوق افراد" و "خشونت افراط گونه در غرب"، دلیلی بر تلاش رسانه ای این کشورها برای انحراف افکار عمومی در موضوع "حقوق بشر"
کشورهای غربی زمانی که می‌خواهند حاکمیت سایر حکومت‌ها را به چالش بکشانند بر روی حقوق زنان و کودکان تمرکز می‌کنند اما در مقایسه آماری و طبق آنچه که غربی‌ها اذعان دارند مشاهده می‌کنیم وضعیت تجاوز و خشونت جنسی علیه زنان رو به افزایش است.در حالی که زنان غربی وضعیت اسفناکی را می‌گذرانند رسانه‌های این کشور‌ها محفل مطبوعاتی و خبری را ایجاد کرده‌اند تا افکار عمومی جهان را از آنچه در کشورشان می‌گذرد دور کنند و با اعلام گزارش‌های دروغ از وضعیت حقوق زنان در سایر کشور‌ها بویژه ایران سعی می‌کنند بر چالش‌های خود در حوزه زنان سرپوش بگذارند.

پیامبر اعظم(ص): لبخندهای زن و شوهر، به روی هم، به هنگام برخورد با یکدیگر و یا هنگام خداحافظی،صدقه است و به اندازه انفاق فی سبیل الله ارزش دارد.

اما این تلاش بیهوده، هیچگاه انسان های راستین را فریب نمی دهد.دین مبین اسلام،همیشه منادی عدالت و نیکی بوده است.پیامبر گرامی اسلام(ص) می فرمایند: وقتی مرد به همسر خود با محبت می نگرد، و همسرش به او با مهر می نگرد، خداوند به دیده ی رحمت بر آن ها می نگرد.
ایشان در جایی دیگر می فرمایند: جبرئیل آنقدر درباره زنان سفارش کرد، که من گمان کردم که جایز نیست برای مرد، که به همسرش حتی "اٌف" و سخنی لطیف تر از گل بگوید.
در حدیث دیگری از پیامبر اعظم(ص) آمده است: لبخندهای زن و شوهر، به روی هم، به هنگام برخورد با یکدیگر و یا هنگام خداحافظی،صدقه است و به اندازه انفاق فی سبیل الله ارزش دارد.  امام صادق (ع) نیز می فرمایند: دوست داشتن همسر، از خلق و خوی پیامبران است. ایشان همچنین می فرمایند: هرکس محبتش نسبت به ما اهل بیت زیاد شود، محبتش نسبت به همسرش زیاد می شود.

ماشا الیلیکینا، ستاره سابق سینما، رقص و موسیقی، اینک حجاب اسلامی در بر دارد و به تدریس در مدارس مشغول است. وی می‌گوید از جلوه‌های کاذب سابق متنفر است و اکنون احساس خوشبختی می‌کند.  ماشا می‌گوید: «اگر نمی‌توانی راجع به خدا بیندیشی حداقل سعی کن از قید خودت رهایی یابی و پلیدی‌های نفست را مهار کنی؛ رذایلی مانند خودپسندی، تکبر، حسد، ظلم، دروغ، خودستایی و خودنمایی». اگر کسی می‌خواهد به سوی اسلام گام بردارد فقط باید اندیشه کند و از فطرت خود مدد بگیرد. اسلام نسبت به ادیان دیگر، محکمترین اساس را دارد. تمام قواعد اسلام در زندگی کاربرد دارند. راه اسلام سعادت‌بخش است.

امام خمینی (ره): زن مربی انسان است. خدمت مادر به جامعه از خدمت معلم بالاتر است و از خدمت همه کس بالاتر است و این امری است که انبیا می خواستند

امام خمینی (ره) نیز همواره در سخنان خود، بر کرامت زن تأکید بسیار داشتند.از آن جمله می توان به این کلام ایشان اشاره نمود: اسلام وقتی ظهور کرد که در جزیرة العرب‚ بانوان حیثیت خودشان را پیش مردان از دست داده بودند‚ اسلام آنها را سربلند و سرافراز کرد‚ اسلام آنها را با مردان مساوی کرد. عنایتی که اسلام به بانوان دارد بیشتر از عنایتی است که بر مردان دارد. مردان بر ملت ها حق دارند و زن ها حق بیشتر دارند‚ زن ها مردان شجاع را در دامن خود بزرگ می کنند. قرآن کریم انسان ساز است و زن ها نیز انسان ساز‚ وظیفه زن ها انسان سازی است. اگر زن های انسان ساز از ملت ها گرفته بشود‚ ملت ها به شکست و انحطاط مبدل خواهند شد‚ شکست خواهند خورد‚ منحط خواهند شد. زن ها هستند که ملت ها را تقویت می کنند‚ شجاع می کنند(صحیفه نور ج 11 صفحه 253).

ایشان در رهنمودی دیگر، می فرمایند: همانطوری که مرد در همه شئون دخالت دارد‚ زن هم دخالت دارد‚ همانطوری که مرد باید از فساد اجتناب کند‚ زن هم باید از فساد اجتناب کند. زن ها نباید ملعبه دست جوان های هرزه بشوند‚ زن ها نباید مقام خودشان را منحط کنند و خدای ناخواسته بزک کرده بیرون بیایند و در انظار مردم فاسد قرار بگیرند. زن ها باید انسان باشند‚ زن ها باید تقوا داشته باشند‚ زن ها مقام کرامت دارند‚ زن ها اختیار دارند‚ همانطوری که مردها اختیار دارند. خداوند شما را با کرامت خلق کرده است‚ آزاد خلق کرده است. خداوند همانطوری که قوانینی برای محدودیت مردها در حدود اینکه فساد بر آنها راه نیابد دارد‚ در زن ها هم دارد. همه برای صلاح شماست‚ همه قوانین اسلامی برای صلاح جامعه است. آنها که زن ها را می خواهند ملعبه مردان و ملعبه جوان های فاسد قرار بدهند،خیانتکارند. زن ها نباید گول بخورند‚ زن ها گمان نکنند که این مقام زن است که باید بزک کرده بیرون برود‚ با سر باز و لخت. این مقام زن نیست‚ این عروسک بازی است‚ نه زن. زن باید شجاع باشد‚ زن باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت بکند. زن آدم ساز است‚ زن مربی انسان است(صحیفه نور ج 11 صفحه 253).

رهبر کبیر انقلاب، به دفعات بر نقش زن در جامعه تأکید کرده اند، که از آن جمله می توان به این سخن استناد کرد: نقش زن در جامعه بالاتر از نقش مرد است برای اینکه زنان‚ بانوان علاوه بر اینکه خودشان یک قشر فعال در همه ابعاد هستند قشرهای فعال را در دامن خودشان تربیت می کنند. خدمت مادر به جامعه از خدمت معلم بالاتر است و از خدمت همه کس بالاتر است و این امری است که انبیا می خواستند و می خواستند که بانوان قشری باشند که همه آنها تربیت کنند جامعه را و شیرزنان و شیرمردانی به جامعه تقدیم کنند(صحیفه نور ج 14 صفحه 130).

نامه محبت آمیز امام خمینی(ره) به همسرشان: در فروردین سال 1312 شمسی، که امام عازم سفر حج بودند، در بیروت، نامه‌ای برای همسرش مرحومه خدیجه ثقفـی - که دومین فرزند را در بطن خود داشتند ـ نوشتند که متن کامل این نامه بدین شرح است:
تصدقت شوم، الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوت قلبم گردیدم،متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آیینه قلبم منقوش است. عزیزم، امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند.[حال]من با هر شدتی باشد می‌گذرد؛ ولی به حمدالله تاکنون هرچه پیش آمد،خوش بوده و الان در شهر زیبای بیروت هستم.حقیقتا جای شما خالی است، فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراهم نیست که این منظره عالی به دل بچسبد.
در هر حال، امشب، شب دوم است که منتظر کشتی هستیم. از قرار معلوم و معروف، یک کشتی فردا حرکت می کند، ولی ماها که قدری دیر رسیدیم، باید منتظر کشتی دیگر باشیم. عجالتا تکلیف معلوم نیست، امید است خداوند به عزت اجداد طاهرینم، که همه حجاج را موفق کند به اتمام عمل. از این حیث قدری نگران هستم، ولی از حیث مزاج بحمدالله به سلامت. بلکه مزاجم بحمدالله مستقیم‌تر و بهتر است. خیلی سفر خوبی است، جای شما خیلی خیلی خالی است. دلم برای پسرت [سیدمصطفی] قدری تنگ شده است. امید است که هر دو(2) به سلامت و سعادت در تحت مراقبت آن عزیز و محافظت خدای متعال باشند. اگر به آقا [پدر همسر امام] و خانم‌ها [مادر و مادربزرگ همسر امام] کاغذی نوشتید، سلام مرا برسانید. من از قبل همه نایب‌الزیاره هستم. به خانم شمس آفاق [خواهر همسر امام] سلام برسانید و به توسط ایشان به آقای دکتر [علوی] سلام برسانید. به خاور سلطان و ربابه سلطان سلام برسانید. صفحه مقابل را به آقای شیخ عبدالحسین بگویید برسانند.
ایام عمر و عزت مستدام. تصدقت. قربانت؛ روح‌الله

مقام معظم رهبری: اسلام با کارکردن زن موافق است. نه فقط موافق است‚ بلکه کار را تا آنجا که مزاحم با شغل اساسی و مهمترین شغل او‚ یعنی تربیت فرزند و حفظ خانواده نباشد‚ شاید لازم هم می داند. یک کشور که نمی تواند از نیروی کار زنان در عرصه های مختلف بی نیاز باشد‚ اما این کار نباید با کرامت و ارزش معنوی و انسانی زن منافات داشته باشد. نباید زن را تذلیل کنند و او را وادار به تواضع و خضوع نمایند.

مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای نیز در مورد حقوق بشر در غرب چنین می فرمایند:دنیای غرب‚ زن را به ابتذال کشاند. تا شصت‚هفتاد سال قبل از این‚ در تمام اروپا و کشورهای غربی‚ زن فقط در سیطره مرد - یا مرد خود و یا یک مرد دیگر مثل صاحب کارخانه و مزرعه - می توانست باشد و هیچ حقی از حقوق اصلی یک انسان در یک جامعه متمدن را نداشت. حق رای و حق مالکیت و حق معامله نداشت. بعد آمدند زن را به میدان کار و زندگی و فعالیت اجتماعی کشاندند‚ اما در همان حال‚ تمام وسایل را برای لغزش زن فراهم کردند و او را در متن جامعه‚ رها و بی پناه گذاشتند. سرمایه داران بزرگ‚ سیاستمداران خبیث و پلید و گردانندگان دستگاههای مخفی‚ فکر کردند که می توانند برای کارهای سیاسی و اقتصادی‚ از این وضعیت بهتر استفاده کنند و زن را به ابتذال بکشانند. بله‚ در آن جاها‚ علم و سیاست هم هست و زنها در میدان علم و سیاست هم جلو می روند‚ اما به چه قیمتی همین حالاهم توده وعامه زنها - نه چهار نفر خانم دکتر یا متخصص یا نویسنده و برجستگان و زبدگان - در کشورهای اروپایی و امریکایی که از تمدن غربی حظ زیادی دارند‚ در وضعیت سخت و بی رحمانه یی زندگی می کنند و ستم همسران وستم کاری که بر آنان تحمیل می شود و کارهای سخت و سنگینی که بر دوش آنان می گذارند‚ تحمل می کنند. با این کار‚ وانمود می کنند که زن را وارد میدان اجتماع کرده اند‚ در حالی که فرصت اندیشیدن و فکر کردن و تصمیم گرفتن هم برای آنان وجود ندارد.(تاریخ: 26/10/1368)

ایشان همچنین می فرمایند: چه ستمهایی که در حق زن روا داشته شده و اسمش ستم است‚ و چه ستمهایی که اسمش هم ستم نیست‚ اما در حقیقت ستم است‚ مثل همین سوق دادن به تجمل و مصرف گرایی و آرایشهای بیهوده و مخارج سنگین و تبدیل شدن به یک وسیله مصرف. این‚ ستم بزرگی بر زن است. شاید بشود گفت که هیچ ظلمی بالاتر از این نیست‚ زیرا که او را بکلی از آرمانها و اهداف تکاملی خودش غافل و منصرف می کند و به چیزهای خیلی کوچک و حقیر سرگرم می نماید. (تاریخ : 16/10/1369)

زن مسلمان باید در راه فرزانگی و علم تلاش کند‚ در راه خودسازی معنوی و اخلاقی تلاش کند‚ در میدان جهاد و مبارزه - از هر نوع جهاد و مبارزه ای پیشقدم باشد‚ نسبت به زخارف دنیا و تجملات کم ارزش‚ بی اعتنا باشد‚ عفت و عصمت و طهارتش در حدی باشد که چشم و نظر هرزه ی بیگانه را به خودی خود دفع کند‚ در محیط خانه‚ دلارام شوهر و فرزندانش باشد‚ مایه ی آرامش زندگی و آسایش محیط خانواده باشد‚ در دامن پرمهر و پرعطوفت و با سخنان پرنکته و مهرآمیزش‚ فرزندان سالمی را از لحاظ روانی تربیت کند‚ انسانهای بی عقده‚ انسانهای خوش روحیه‚ انسانهای سالم از لحاظ روحی و اعصاب‚ در دامان او پرورش پیداکنند‚ و مردان و زنان و شخصیتهای جامعه را به وجود بیاورد. مادر از هر سازنده ای‚ سازنده تر و باارزش تر است. بزرگترین دانشمندان‚ ممکن است مثلا یک ابزار بسیار پیچیده ی الکترونیکی را به وجود بیاورند‚ موشکهای قاره پیما بسازند‚ وسایل تسخیر فضا را اختراع کنند‚ اما هیچ یک از اینها اهمیت آن را ندارد که کسی یک انسان والا به وجود بیاورد. و او‚ مادر است. این‚ آن الگوی زن اسلامی است.

رهبر معظم انقلاب در سخنی دیگر درخصوص جایگاه زن در اسلام،می فرمایند:اسلام با کارکردن زن موافق است. نه فقط موافق است‚ بلکه کار را تا آنجا که مزاحم با شغل اساسی و مهمترین شغل او‚ یعنی تربیت فرزند و حفظ خانواده نباشد‚ شاید لازم هم می داند. یک کشور که نمی تواند از نیروی کار زنان در عرصه های مختلف بی نیاز باشد‚ اما این کار نباید با کرامت و ارزش معنوی و انسانی زن منافات داشته باشد. نباید زن را تذلیل کنند و او را وادار به تواضع و خضوع نمایند. تکبر از همه ی انسانها مذموم است‚ مگر از زنان‚ در مقابل مردان نامحرم‚ زن باید در مقابل مرد نامحرم متکبر باشد. فلایخضعن فی القول. در حرف زدن مقابل مرد نباید حالت خضوع داشته باشد. این‚ برای حفظ کرامت زن است. اسلام این را می خواهد و این‚ الگوی زن مسلمان است(تاریخ : 25/9/1371).




منابع:
http://english8.fsu.edu/jcg07g/Onlinebibliography.html
http://www.buzzle.com/articles/womens-rights-movement-in-the-united-states.html
http://www.humanrights-iran.ir/
http://www.behance.net/gallery/Discrimination-against-women/5498349
http://www.youtube.com/watch?v=Mt5Q7gAL43A
www.youtube.com/watch?v=LmR1D1FMMqc
http://deutsche.wordpress.com/2009/07/07/grausames-verbrechen-im-gerichtssaal-und-stilles-schweigen-deutscher-medien/
http://macprohawaii.blogspot.com/2009/01/stop-abortion-now-defend-life.htm

مردانی که در فروشگاه به فروش می رسند.

جدیداً فروشگاه بزرگی در پاریس، توسط یک سایت دوست یابی افتتاح شده که ویژه زنان مجرد است. با گشایش این مغازه دیگر زنان مجرد نیاز به دوست‌شدن با مردان د ر اینترنت خیابان‌ها یا محل‌های دیگری ندارند، بلکه مردانی در ویترین‌های این فروشگاه وجود دارند که می‌توانند آنها را پسندیده و بخرند!
مردانی که می‌خواهند در این فروشگاه به فروش برسند باید در سایت این فروشگاه نام بنویسند و به عضویت فروشگاه درآیند. در این فروشگاه مشخصات و بهای هزاران عضو این فروشگاه در اختیار دختران مجرد قرار داده می‌شود.


منبع: http://20ist.com

تلاش دختران ایرانی برای باربی شدن!

http://www.m0ri.com/upload/7a5924493b376de114e47718fc4d89bc.jpg



«ممنون، میل ندارم. برنج کم می‌خورم. میلی به گوشت قرمز ندارم. شب‌ها شام نمی‌خورم. به جای پروتئین، سالاد می‌خورم و...» شنیدن این جملات از زبان دختران و زنان ایرانی در سال‌های اخیر به رواج بی‌اشتهایی‌های عصبی و دامن زدن به توهم چاقی میان آن‌ها کمک کرده است.


موضوعی که بیش از هر چیز، شاید ریشه در باورها و خرده فرهنگ‌های غلط جامعه داشته باشد و جامعه زنان ایرانی را درگیر مشکلاتی اساسی در زندگی کند. روزگاری نه چندان دور، قبل از اینکه اختلالاتی نظیر «بی‌اشتهایی روانی» در دختران جوان و «توهم» خود زشت پنداری راه خود را در میان افراد جامعه باز کنند، زیبایی افراد بر حسب میزان اضافه وزن سنجیده می‌شد.

در آن دوران بر اساس جهل ناشی از در دسترس نبودن اطلاعات پزشکی، کمتر کسی انواع و اقسام بیماری‌ها و مرگ و میرهای زودهنگام و بی‌دلیل را به اضافه وزن و خطرات ناشی از آن ربط می‌داد. امروزه اما آنچه به عنوان زنگ خطر برای جوامع مدرن و در حال تغییر و ساکنان آن به صدا درآمده است، هشدار در برابر تمایل شدید برخی از دختران جوان به کاهش وزن بیش از حد و عوارضی است که به اندازه آسیب‌‌های ناشی از اضافه وزن خطرناک هستند.

 این اختلال که بنا به گفته کار‌شناسان با نام بیماری «بی‌اشتهایی عصبی» شناخته شده، با سوق دادن افراد به سوی مجموعه‌ای از عوارض پزشکی، از بالا‌ترین میزان خطر مرگ و میر در بین سایر اختلالات روان‌شناسی برخوردار است.

رواج رژیم‌های غذایی غلط در زنان

سامان توکلی، روانپزشک و روان درمانگر، در گفت‌و‌گو با «قانون» از بیماری بی‌اشتهایی عصبی به عنوان یکی از انواع اختلالات روانپزشکی نام برده و با تاکید بر اینکه تمایل به کاهش وزن در افراد همواره دلیل بر ابتلا به این اختلال نیست، از اشتغال ذهنی بیش از حد افراد با افزایش وزن و چاقی، داشتن تصویر ذهنی تحریف شده از بدن خود، کنترل شدید کالری‌های مصرفی، افراط در ورزش و رفتارهایی که منجر به دفع مواد غذایی می‌شوند، و امتناع از رسیدن به وزن متناسب با سن و قد، به عنوان ویژگی‌های این اختلال نام می‌برد.

توکلی، سن معمول برای آغاز ابتلا به بی‌اشتهایی روانی را به طور معمول در دوران نوجوانی و اوایل جوانی ذکر و اشاره می‌کند که اغلب بیماران مبتلا به این اختلال را زنان تشکیل می‌دهند. به گفته وی بسیاری از این افراد به بیماری خود آگاهی ندارند و همین موضوع باعث می‌شود که‌گاه تا مدت‌های طولانی برای درمان مراجعه نکنند. با این ترتیب، بسیاری از این افراد ممکن است زمانی به متخصصان سلامت روان مراجعه کنند که بر اثر مزمن شدن اختلال‌، درگیر علایم شدید روحی و جسمی‌ناشی از کاهش وزن و به هم خوردن تعادل شیمیایی و آنزیمی‌و هورمونی بدن شده باشند.

حتی ممکن است در این حالت هم نیز به اجبار خانواده و بدون تمایل شخصی برای درمان مراجعه کرده باشند، که این فقدان تمایل شخصی در کنار طولانی شدن مدت بیماری، روند درمان را با دشواری‌های خاصی همراه می‌کند. به گفته وی، بخش قابل‌توجهی از بیماران مبتلا به اختلال بی‌اشتهایی عصبی دارای ویژگی‌های شخصیتی وسواسی، و دارای صفاتی مانند میل به بی‌نقص گرایی هستند و همراهی قابل‌توجهی بین این اختلال با اختلال افسردگی عمده، اختلال وسواسی ‌ـ اجباری و اختلالات روانپزشکی دیگر وجود دارد.

 این روانپزشک در پاسخ به «قانون» در رابطه با عوامل موثر در بروز این اختلال تاکید می‌کند که در بروز این بیماری نیز مانند اغلب بیماری‌ها و اختلالات روانپزشکی، عوامل متعدد و پیچیده‌ای از جمله عوامل زیست‌شناختی، روانی و اجتماعی سهم دارند. بنابراین، نمی‌توان یک عامل خاص را با قطعیت به عنوان علت این اختلال ذکر کرد.

اما آنچه از یافته‌ها برمی‌آید این است که عوامل ژنتیک، بیولوژیک، هورمونی، ویژگی‌های شخصیت فردی مثل شخصیت وسواسی، عوامل اجتماعی و فرهنگی مانند ارائه استانداردی خاص برای اندام ایده‌آل که اغلب در رسانه‌های تصویری ارائه می‌شوند، از عوامل موثر در بروز این بیماری هستند.

حتی شکل و اندام عروسک‌های باربی از ابتدا برای کودکان به عنوان معیار زیبایی پذیرفته و درونی می‌شود و این کودکان با رسیدن به دوره نوجوانی تلاش می‌کنند با آن تصویر، همانند سازی کنند. »

مرگ زودرس زنان در بی‌اشتهایی روانی

توکلی، میزان مرگ و میر در اختلال بی‌اشتهایی روانی را حدود ۱۰ درصد ذکر می‌کند که یکی از بالا‌ترین میزان مرگ و میر در اختلالات روانپزشکی است. وی با اشاره به اینکه افراد مبتلا ممکن است برای کنترل و کاهش وزن از ورزش‌های افراطی، رژیم‌های غذایی بسیار محدود، یا مصرف داروهایی برای دفع مواد غذایی خورده‌شده، یا بالا آوردن غذا بلافاصله بعد از خوردن، و نیز استفاده از داروهایی که باعث سوخت مواد غذایی در بدن می‌شوند استفاده کنند که به این شکل، مواد لازم برای عملکرد طبیعی بدن تامین نمی‌شود.

« خدیجه رحمانی»، استاد تغذیه دانشگاه شهید بهشتی نیز  از سوء تغذیه شدید در پی کاهش وزن بی‌اندازه و عواقب جبران ناپذیر آن می‌گوید. به گفته این استاد دانشگاه، در پی کاهش وزن، سوءتغذیه، و در اغلب موارد ابتلا به افسردگی، پیام‌هایی که موظف به انتقال احساس گرسنگی به مغز هستند رفته رفته از بین می‌روند و منجر به بی‌اشتهایی هر چه شدید‌تر می‌شوند، و فرد بدون اینکه نیازی به کنترل وعده‌های غذایی خود داشته باشد، تمایل به مصرف مواد غذایی را از دست می‌دهد.

 رحمانی در ادامه از کم قاعدگی یا فقدان قاعدگی در زنان و دختران، کمبود انواع ریز مغذی‌ها و ویتامین‌ها به خصوص ویتامین B۶، که در انتقال پیام‌های عصبی نقش دارد، ضعف سیستم ایمنی و متعاقب آن افزایش سرعت ابتلا به بیماری‌های عفونی دیر بهبود یا تکرر این بیماری‌ها که بسته به شدت ضعف بدن متفاوت خواهد بود، اختلال اکترولیت‌ها به خصوص سدیم و پتاسیم که نامنظم شدن ضربان قلب و ابتلا به بیماری‌های قلبی و عروقی را در پی خواهد داشت و همچنین کمبود آب در بدن افراد مبتلا، به عنوان عوارض این بیماری نام می‌برد که در طولانی مدت به سختی قابل جبران خواهد بود.

بستن فک و کاهش وزن

« میترا »دختر جوانی که این روز‌ها عزمی‌راسخ برای کاهش وزن دارد، می‌گوید که از تجمع چربی و اضافه وزن در برخی از نقاط بدنش ناراضی است. در نگاه اول البته خبری از اضافه وزن در او نیست، اما خودش عقیده دیگری دارد. در مورد اختلالی به نام بی‌اشتهایی عصبی توضیح می‌دهم. می‌گوید که چنین اسمی‌نشنیده اما دوستانی با این مشخصات فکری دارد که ورزش را در باشگاه و حیاط خانه و حتی اتاق خواب ترک نمی‌کنند.

 معتقد است یکی از این افراد، پس از هر وعده غذایی چند دور پیاپی در راه پله خانه سه طبقه‌شان می‌دود تا کالری‌های دریافتی را به میزان قابل توجهی از دست بدهد. هم چنین از یکی از اقوام شنیده که نوعی عمل جراحی برای بستن و سفت کردن فک وجود دارد. در این روش پس از بستن فک به وسیله جراحی، دهان تنها مقدار بسیار محدودی گشوده خواهد شد و عمل بلع را با دشواری مواجه خواهد کرد. به این ترتیب فرد طی مدتی محدود به کاهش وزن مورد نظر خود خواهد رسید. می‌پرسم به راستی روزی برای کاهش وزن حاضر است دست به چنین کاری بزند؟ باور آنچه می‌شنوم آسان نیست.

آماری از بیماران نیست

به گفته رحمانی، تمام عوارض ذکر شده در کنار هم، ممکن است احتمال اختلال‌های خلقی شدید و رفتار‌های پرخطر از قبیل خودکشی را در مبتلایان افزایش دهد که این احتمال بنا بر نتیجه تحقیقاتی که در خارج از کشور صورت گرفته بین یک الی ۲ درصد است. متاسفانه در ایران آماری از تعداد مبتلایان این بیماری نسبتا جدید یا عوارض حادث شده بر اثر آن در دست نیست. بی‌اشتهایی روانی به عقیده«توکلی» درمان‌پذیر است اما شرایط افراد و ناآگاهی از بیماری ممکن است روند درمان را با مشکل مواجه کند و شخصی که خود را بیمار نمی‌داند به سختی برای بهبودی قدم خواهد برداشت.

 توکلی از روان درمانی به عنوان درمان اصلی این بیماری نام می‌برد که طی آن به فرد برای پذیرش بیماری‌اش کمک می‌شود، سپس با مشارکت بیمار، خطاهای‌شناختی مرتبط با تصویر تحریف شده بدن و رفتارهای خاص مربوط به بلع یا دفع غذا اصلاح می‌شود. به گفته این روان درمانگر، روان‌ درمانی ممکن است به صورت انفرادی، گروه درمانی، و خانواده درمانی به ویژه در افرادی با سنین پایین‌تر، کاربرد بیشتری دارد. همچنین دارودرمانی هم می‌تواند در بهبود این بیماری نقش داشته باشد.

توکلی در خصوص بهترین زمان اقدام برای درمان می‌گوید: برای مقابله با این بیماری هرچه دیر‌تر اقدام شود، درمان طولانی‌تر و سخت‌تر خواهد بود. مزمن شدن اختلال و رفتارهای ناشی از آن، و آسیب جدی به سازوکار بدن در نتیجه سوء تغذیه درمان را پیچیده و سخت می‌کند و در این شرایط برای بازگرداندن وزن و عملکرد بدن به وضعیت طبیعی، نیاز مبرم به کار گروهی فشرده با کمک روانپزشکان، روان‌شناسان، متخصصان داخلی و تغذیه و سایر متخصصان وجود خواهد داشت.

حجاج چرا خلاف جهت عقربه‌های ساعت طواف می‌کنند


شاگرد پروفسور حسابی بر اساس علم فیزیک، علت اینکه جهت انجام طواف دور خانه خدا خلاف

 جهت عقربه های ساعت است را تشریح کرد.

www.toca.ir_1342622841_,_1200_1600.jpg

حسین اردکانی، دکترای علم فیزیک و از شاگردان پروفسور حسابی گفت: هر آنچه در شارع

مقدس وجود دارد دارای مبنای علمی است به طوری که در اعمال حج آمده است که جهت

حرکت برای طواف به سمت چپ و خلاف جهت عقربه های ساعت باشد یا اینکه اکثر مراجع

تقلید می گویند که بهتر است در ناحیه در خانه خدا تا مقام ابراهیم طواف انجام شود.

وی افزود: تمام اینها از نظر علم فیزیک قابل اثبات است. در نیمکره شمالی که خانه خدا واقع

شده است وقتی هر ذره یا جسمی خلاف جهت عقربه های ساعت بچرخد 5 نیرو به آن وارد می

شود که جمع این نیروها و انرژی ها به سمت داخل است. در بحث طواف هم همین است، ذرات

در اینجا انسان ها هستند و مجموع این نیروها نیز به سمت مرکز که همان خانه خداست هدایت

می شود.

این فیزیکدان ادامه داد: اگر در طواف، چرخش به سمت راست انجام می شد در علم فیزیک آمده

ست که گریز از مرکز رخ می داد و طبق قانون فیزیک ذرات که در اینجا انسانها هستند به سمت

بیرون پرتاب می شدند و نیروی آنها به سمت مرکز که همان خانه خداست هدایت نمی شد.

اردکانی گفت: حالا اگر خانه خدا در نیمکره جنوبی واقع می شد حتماً در دین ما تأکید بر این می

شد که باید در جهت عقربه های ساعت یعنی به سمت راست، طواف خانه خدا انجام شود.

وی درباره تأکید بر طواف بین در خانه خدا و مقام ابراهیم نیز اظهار داشت: هر جسم متحرکی که

حرکت دورانی دارد اگر شعاع کم شود، سرعت آن به طور ناخودآگاه زیادتر می شود و تمایل و

تمرکز آن به سمت داخل و مرکز بیشتر می شود به همین دلیل اکثر مراجع می گویند که در این

فاصله طواف خانه خدا انجام شود چون با این تمرکز، صعود و عروج رخ می دهد.

این دکترای علم فیزیک معتقد است که همه چیز در دنیا بر اساس علم فیزیک قابل بررسی است

اما علم انسان در این حد نیست که تمام آنها را دریافت کند.

راز ضریح شش گوشه

چرا برخلاف ضریح و مرقد امامان دیگر، ضریح مرقد مطهر سیدالشهدا(ع) شش گوشه ساخته شده است.


در این باره روایت های گوناگونی وجود دارد. اما مجموع این روایت ها و آن چه نزدیک تر به منطق به نظر می رسد، آن

چیزی است که شیخ مفید(ره) در کتاب «الارشادات» آورده است. او در بخشی از این کتاب نام 17 نفر از شهدای

بنی هاشم در روزعاشورا را ذکر کرده و  نوشته است:«آنان پایین پای آن حضرت در یک قبر (گودی بزرگ) دفن شدند

و هیچ اثری از قبر آنان نیست و فقط زائران با اشاره به زمین در طرف پای امام ـ علیه السّلام ـ آنان را زیارت می‌کنند

و علی بن الحسین ـ علیهم السّلام ـ (علی اکبر) از جملة آنان است.برخی گفته‌اند: محل دفن علی اکبر نسبت به

قبر امام حسین ـ علیه السّلام ـ نزدیک‌ترین محل است.»

در بعضی از روایات دیگر از جمله کتاب «کامل الزیارات» جعفر بن محمد قمی هم آمده است: «امام سجاد ـ علیه

السّلام ـ (با قدرت امامت و ولایت) به کربلا آمد و بنی‌اسد را سرگردان یافت، چون که میان سرها و بدن‌ها جدایی

افتاده بود و آنها راهی برای شناخت نداشتند، امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ از تصمیم خود برای دفن شهیدان

خبر داد، آن گاه به جانب جسم پدر رفت، با وی معانقه کرد و با صدای بلند گریست، سپس به سویی رفت و با کنار

زدن مقداری کمی خاک قبری آماده ظاهر شد، به تنهایی پدر را در قبر گذاشت و فرمود: با من کسی هست که مرا

کمک کند و بعد از هموار کردن قبر، روی آن نوشت: «هذا قبر الحسین بن علی بن ابی طالب الّذی قتلوه عطشاناً

غریباً»؛ این قبر حسین بن علی بن ابی طالب است، آن حسینی که او را با لب تشنه و غریبانه کشتند. پس از

فراغت از دفن پدر به سراغ عمویش عباس ـ علیه السّلام ـ رفت و آن بزرگوار را نیز به تنهایی به خاک سپرد. سپس

به بنی‌اسد دستور داد تا دو حفره آماده کنند، در یکی از آنها بنی‌هاشم و در دیگری سایر شهیدان را به خاک

سپردند، نزدیک‌ترین شهیدان به امام حسین ـ علیه السّلام ـ فرزندش علی اکبر ـ علیه السّلام ـ است؛ امام صادق

ـ علیه السّلام ـ در اینباره به عبدالله بن حمّاد بصری فرموده است: امام حسین ـ علیه السّلام ـ را غریبانه کشتند، بر

او می‌گرید کسی که او را زیارت کند غمگین می‌شود و کسی که نمی‌تواند او را زیارت کند دلش می‌سوزد برای

کسی که قبر پسرش را در پایین پایش مشاهده کند.

بنابراین به نظر می رسد گوشه های اضافی ضریح مطهر امام حسین(ع) محل دفن پسر بزرگ ایشان یعنی حضرت

علی اکبر(ع) باشد و محل دفن  نوزاد شش ماهه اباعبدالله الحسین(ع) یعنی علی اصغر(ع) نیز روی سینه پیکر

مطهر امام حسین(ع) باشد




http://www.tabnak.ir/fa/news/285822/