تلاوت قرآن و یاد خدا در شب نیز برای آرامش تاثیر بسیار دارد. در روایت نیز توصیه به تلاوت قرآن و بویژه برخی از سور خاص شده است.
در حدیثی از حضرت محمد (صلى اللّه علیه و آله) نقل شده که ایشان قبل از خواب مسبحات را تلاوت می نمودند و مى فرمایند:" ان فیهن آیة افضل من الف آیة " (در آنها آیه اى است که از هزار آیه برتر است.)
زیاد شدن دغدغه های زندگی امروزه موجب شده خیلی از مردم به دنبال راه های مختلف رسیدن به آرامش باشند.
کلاس های مختلف تمرکز و آرامش با نام های جدید طرفداران زیادی پیدا کرده است. این متدها روش هایی برای آمادگی قبل از خواب به منظور فرار از افکار پریشان وبی خوابی هم دارند.
منشأ آرامش یاد خدا و تکیه به منبع لایزال الهی است.خدا در قرآن می گوید که تنها با یاد خدا دل ها آرامش می یابد."...أَلا بِذِکرِ اللَّهِ تَطمَئنُّ الْقُلُوب"(28رعد)
تلاوت قرآن و یاد خدا در شب نیز برای آرامش تاثیر بسیار دارد. در روایت نیز توصیه به تلاوت قرآن و بویژه برخی از سور خاص شده است.
در حدیثی از حضرت محمد (صلى اللّه علیه و آله) نقل شده که ایشان قبل از خواب مسبحات را تلاوت می نمودند و مى فرمایند:" ان فیهن آیة افضل من الف آیة " (در آنها آیه اى است که از هزار آیه برتر است.)
البته پیامبر (صلى اللّه علیه و آله) این آیه را تعیین نفرموده ، ولى بعضى از مفسران احتمال داده اند که آیه آخر سوره حشر منظور است ، هر چند دلیل روشنى براى این معنا نیز در دست نیست .
امام باقر(علیه السلام) نیز در حدیثی فرمودند: "من قراء المسبحات کلها قبل ان ینام لم یمت حتى یدرک القائم(علیه السلام) و ان مات کان فى جوار رسول الله (صلى اللّه علیه و آله)"(کسى که «مسبحات» را قبل از اینکه بخوابد بخواند از دنیا نمى رود تا حضرت مهدى(علیه السلام) را درک کند، و اگر قبلا از دنیا برود در جهان دیگر در همسایگى رسول خدا خواهد بود.)
منظور از تسبیح هر آنچه در آسمان ها و زمین است تسبیح حقیقی است نه مجازی و زبان حال. همچنین در جای دیگر می فرماید:" تُسبِّحُ لَهُ السمَوَت السبْعُ وَ الاَرْض وَ مَن فِیهِنَّ وَ إِن مِّن شىْءٍ إِلایُسبِّحُ بحَمْدِهِ وَ لَکِن لاتَفْقَهُونَ تَسبِیحَهُمْ إِنَّهُ کانَ حَلِیماً غَفُورا"آسمانهاى هفتگانه و زمین و کسانى که در آنها هستند، همه تسبیح او مىگویند؛ و هر موجودى، تسبیح و حمد او مىگوید؛ ولى شما تسبیح آنها را نمىفهمید؛ او بردبار و آمرزنده است
مسبحات سوره هائى است که با کلمه ای که از ریشه "سبح" است آغاز مى شود و آن ها هفت سوره است: سوره اسرا، حدید، حشر، صف، جمعه ، تغابن و اعلی.
البته برخی منظور از مسبحات را شش سوره آخر را می دانند و برخی مفسرین مانند نویسنده تفسیر نمونه معتقد است، مسبحات سوره هایى است که با سبح لله یا یسبح لله آغاز مى شود و آن پنج سوره است: سوره حدید، حشر، صف، جمعه و تغابن.
اگر فرصت بر تلاوت همه مسبحات ندارید، در بین این سور بر تلاوت سوره حشر تاکید ویژه ای شده است. پیامبر (صلى اللّه علیه و آله) می فرمایند: "من قراء سورة الحشر لم یبق جنة و لا نار و لا عرش و لا کرسى و لا حجاب و لا السموات السبع و لا الارضون السبع و الهوام و الریاح و الطیر و الشجر و الدواب و الشمس و القمر و الملائکة الا صلوا علیه ، و استغفروا له و ان مات من یومه او لیلته مات شهیدا"(هر کس سوره حشر را بخواند تمام بهشت و دوزخ و عرش و کرسى و حجاب و آسمانها و زمین هاى هفتگانه و حشرات و بادها و پرندگان و درختان و جنبندگان و خورشید و ماه و فرشتگان همگى بر او رحمت مى فرستند، و براى او استغفارمى کنند، و اگر در آن روز یا در آن شب بمیرد شهید مرده است.)
همچنین امام صادق(علیه السلام) مى فرمایند: "من قراء اذا امسى الرحمن و الحشر وکل الله بداره ملکا شاهرا سیفه حى یصبح "(هر کس سوره الرحمن و حشر را به هنگام غروب بخواند خداوند فرشته اى را با شمشیر برهنه مأمور حفاظت خانه او مى کند.)
قاعدتا به هر میزان که توجه و تفکر در قرائت بیشتر باشد امید به این آثار نیز بیشتر خواهند بود.
سور مسبحات با "سبح لله" برخی با "یسبح لله" آغاز می شود و در واقع با تسبیح الهی آغاز می گردد.اما این تسبیح به چه معنا است؟
مسبحات سوره هائى است که با کلمه ای که از ریشه" سبح" است آغاز مى شود و آن ها هفت سوره است : سوره اسرا، حدید، حشر، صف، جمعه ، تغابن و اعلی
تسبیح که مصدر فعل «سبح» است ، به معناى منزه داشتن است ، منزه داشتن خدا از هر آنچه که مستلزم نقص و ناسازگارى با ساحت کمال الهی است.
در ابتدای سوره حدید آمده است: "سبَّحَ للَّهِ مَا فى السمَوَتِ وَ الاَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الحَْکِیمُ"( آنچه در آسمانها و زمین است براى خدا تسبیح مىگویند؛ و او عزیز و حکیم است.)(1/حدید)
منظور از تسبیح هر آنچه در آسمان ها و زمین است تسبیح حقیقی است نه مجازی و زبان حال. همچنین در جای دیگر می فرماید: " تُسبِّحُ لَهُ السمَوَت السبْعُ وَ الاَرْض وَ مَن فِیهِنَّ وَ إِن مِّن شىْءٍ إِلایُسبِّحُ بحَمْدِهِ وَ لَکِن لاتَفْقَهُونَ تَسبِیحَهُمْ إِنَّهُ کانَ حَلِیماً غَفُورا"(آسمانهاى هفتگانه و زمین و کسانى که در آنها هستند، همه تسبیح او مىگویند؛ و هر موجودى، تسبیح و حمد او مىگوید؛ ولى شما تسبیح آنها را نمىفهمید؛ او بردبار و آمرزنده است.)(44/اسراء)
که این آیه دلالت بر تسبیح حقیقی دارد و اگر مجاز بود به این معنا بود که هر موجود ی در آسمان ها و زمین با هستى خود بر پاک و منزه بودن خالقش از هر نقصی دلالت دارد و دیگر نمی گفت:"شما آن تسبیح را نمی فهمید."
پس تمامی موجودات عاقل و غیر عاقل تسبیح الهی با زبان و تنریه به معنای حقیقی کلمه می کنند، هر چند که ما آن را نمی فهمیم.
برتمام کائنات این مژده رسیده تاج گذاری شه دین مبین است
عید کمال دین، سالروز اتمام نعمت و هنگامه اعلان وصایت و ولایت امیر المومنین امام علی علیه السلام تهنیت باد.
موسم عید آمد و دل ها پر از شوق و شعف
از برای عاشقان عشق علی باشد هدف
بشتابید ای عزیزان گر محب حیدرید
بهر بیعت با امیرالمومنین سوی نجف
چه مکانی شایستهتر از «غدیر خم» تا خمار آلودگان عشق الهی را از خمّ محبت بنوشاند؟!
باز هم مثل همیشه، جبریل بود و پیشگاه ادب مصطفوی؛
این بار پیامی آورده بود که پیامبر صلی الله علیه وآله، سالها انتظارش را می کشید.
امام صادق علیه السلام:
عید غدیر، روزى است که رسول خدا، على علیه السلام را بعنوان پرچمدار براى مردم برافراشت و فضیلت او را در این روز آشکار کرد و جانشین خود را معرفى کرد.
(وسائل الشیعة، 7/328)
عید غدیر آمد و دل ها اسیر شد مست از ولای حیدر و عشق امیر شد
ای دل بگیر ذکر علی را شبانه روز از ذکر دلربای تو آقا که سیر شد؟
غدیر، یک اتفاق ساده نیست؛ یک گزینش رحمانی است.
غدیر، یک کلمه نیست، یک برکه نیست؛ یک دریاست؛ رمزی است بین خدا و انسان.
غدیر، گل همیشه بهار زندگی است. دریایی بیکرانه است؛ جاری بر جانهای پاک و اندیشههای تابناک.
غدیر، هدیه ی نور از خدا به پیغمبر غدیر نقش ولاى على به سینه ماست
امام رضا علیه السلام :
روز غدیر در آسمان مشهورتر از زمین است.
(مصباح المتهجد/ 737)
این حقیقت از کسی مستور نیست جانشین نور، غیر از نور نیست
**من کنت مولاه فهذا علیٌ مولاه**
در غدیر بود که تیرگیها فراری شدند و نورانیت محض، خودنمایی کرد.
در غدیر بود که قیافه ایمان، تماشایی شد و شاخههای عشق، بر تن ایمان رویید.
در غدیر بود که نیلوفر عشق، بر گرد محور زمین پیچید.
حق بر این پایه متکی باشد
جمــــله ی لاالـــــــه الا الله
با ولای علــی یکی باشـــد
امام صادق علیه السلام:
به خدا قسم اگر مردم فضیلت واقعى «روز غدیر» را مىشناختند، فرشتگان روزى ده بار با آنان مصافحه مىکردند و بخششهاى خدابهکسىکهآن روز را شناخته، قابلشمارش نیست.
(مصباح المتهجد:/ 738)
تمام لذت عمرم در این است که مولایم امیرالمومنین است
هر کس که شود داخل حصن حیدر
ایمن بود از عذاب روز محشر
جز مهر علی و آل چیزی نبود
سرمایه ی طوبا و بهشت و کوثر
غدیر، نام اقیانوس بی کرانی است که افق در افق، با آسمان نسبت دارد ؛
و موج در موج، هم آغوش عرش است.
آری، عرش، از آخرین موجهای غدیر آغاز میشود.
قدرت حق ، سیرت حق ، مرد اعجاز آفرین
طلعت حق ، رحمت حق ، حجت جان آفرین
او وصی احمد است و نور پاک کردگار
زینت حق ، صولت حق ، حیدر کرار دین
چگونه خواهد بود حال کسى که عهده دار هزینه زندگى تعدادى از مردان و زنان مۆمن (در روز غدیر) باشد، در صورتى که من پیش خدا ضامنم که از کفر و تنگدستى در امان باشد.
(وسائل الشیعة، 7/ 327)
ای شیعه امیر را فراموش مکن
خورشید غدیر را فراموش مکن
مانند یتیمان سوی مولا بشتاب
مسکین و اسیر را فراموش مکن
پسر گفت: من با نماز جماعت مدرسهمون حال نمیکنم، خب میدونی آقا جون! نمیدونم چرا معلمامون نمیان نماز؟! مدیرمون چند خط در میون میاد! مگه نماز جماعت مدرسه نیست!؟
نماز جویبار پاکی، راه رسیدن به کمال، ستون نور، پیچک راه عاشق، نور الانوار، سیم وصل میان انسان و خدا، تسلیبخش دلهای خسته، توانایی پرواز در آسمان معنویات، سر چشمه نیکیها و جاری شدن زیباییها در جویبار عشق است، بر آن شدیم که زیباییهای نماز را در قالب داستان به تصویر بکشیم .
*نگاه پدر
...سراسیمه درو باز کرد و لباس بیرونشو در آورد و یه نگاهی به آینه انداخت و یه سلام بلند به خودش کرد و رفت سمت دستشویی و یه وضوی سریع گرفت.
- حسین مگه تو مدرسهتون نماز جماعت ندارین؟!
آقای سماورچی اگه همه چی یادش میرفت، از نماز بچههاش غافل نمیشد، فقط دنبال بهونه بود که یه جوری بچهها رو محک بزنه و ببینه حال و فضای ذهنی شون چیه؟
- چرا آقا جون! اتفاقاً تو مدرسه نماز جماعتی داریم که نگو و نپرس ولی نمیدونم، چرا من با نماز جماعت مدرسهمون حال نمیکنم!
- حال نمیکنم یعنی چه پسر؟
- خب میدونی آقا جون! نمیدونم چرا معلمامون نمیان نماز؟! مدیرمون چند خط در میون مییاد!
مگه نماز جماعت مدرسه نیست! تازه امام جماعتمون هم یه جوری حمد و سوره رو میخونه که همش فکر و ذهنم مشغول طرز خوندن ایشونه!
- یعنی غلط میخونه!
امام علی(علیه السلام) رکوع رو نشونه استواری در دین میدونن. ایشون میفرمایند: «معنای کشیدن گردن در رکوع این است که در ایمان به خدا استوارم اگرچه گردنم زده شود و معنای سر برداشتن از رکوع و گفتن (سمع الله) این است که حمد و ثنای ما را میشنود آن خدایی که ما را از نیستی و عدم به وجود آورده است»
- نه فکر نکنم اما یه جوریه آقا جون! شما نماز امام رو از تلویزیون دیدین، من میخوام کسی که امام جماعت میشه همون جوری صحیح و بیپیرایه و سریع نماز رو بخونه، حالا میشه اینقده سئوال پیچم نکنید؟! من برم نمازمو بخونم، میترسم نهار بخورم و بخوابم، دیگه نمازم یادم بره!
- آقای سماورچی چیزای جدیدی دستگیرش شده بود. شدیداً تو فکره و چهرش نشون میده که بدجوری دلش غصه داره.
خدایا! آخه چرا یه جوونی که این جوری عاشق نمازه باید فراری از برنامههای دینی مدرسه باشه! همین جوری که با خودش واگویه داره زیر چشمی، یه نگاهیم به نماز حسین داره.
- وای! این پسر چرا اینجوری رکوع و سجودش را انجام داد، آره حالا فهمیدم! اون بنده خدا تو مدرسه یه خورده نمازش رو طولانی میکنه، این آقا هم حوصله نداره و در میره و میاد خونه نمازشو میخونه، نه! پیش داوری خوب نیست، خب شاید واقعاً نمیدونه که اینجوری پاشو گذاشته روی گاز و میتازونه!
- بابا الان که وقت فکر کردن نیست، وقت قدردانی از زحمات مامانه که شام دیشبو بیاریم و بزنیم تو رگ.
خب اینم نهار جناب آقای سماورچی، دست مامانم درد نکنه.
پدر و پسر که قراره تا اومدن خانم خونه از زیارت خونه خدا بیشتر با هم خلوت داشته باشند، وقت زیادی برای حرف زدن هم دارند.
- آقا جون هنوز که تو فکری غذاتونو بخورین از دهن میفته!
- داشتم به نمازی که خوندی فکر میکردم!
- مگه نمازم چِش بود؟
- چیزیش نبود، فقط اگه یه خورده با حوصله نماز بخونی بهتره. مگه کسی دنبالت کرده بود، خب حالا که به جماعت نخوندی، اگه خیلی گرسنت بود، نهارتو میخوردی، بعد نمازتو میخوندی.
- بابا شما می دونی که سال پیش تو نماز مدرسه شرکت میکردم،تازه نمازمم درسته شما بگین کجاش اشکال داشت؟!
- حسین آقا! پسر من همه چیز به خوندن نیست، مهم اینه که دونستهها رو عمل کنیم، شما با این قرائت زیبا و دلنشینی که داری چرا تند تند میخونی! با من که باباتم اینجوری تند حرف نمیزنی.
سر کلمات که صدات قطع میشه و وقف میکنی نفس هم تازه کن، بعد برو سر کلمه دیگر تو که اینا رو بهتر از من می دونی!
جان من! ذکر رکوع و سجود را در حال آرامش بدن باید گفت، فکر کنم یه بار دیگه درباره رکوع و سجده با هم حرف زدیم یادته که؟!
رکوع نشونه تواضع و فروتنی بنده در برابر خداست، نشونه تعظیم و بزرگداشت بنده خاکیه که با همه وجودش میگه «سبحان ربی العظیم وبحمده» با این جمله زیبا خداوند را از هر چه نقص و عیب و هر چه که شایسته مقام ربوبی او نیست، پاک و منزه میداریم.
رکوع نشونه سرسپاری فرمانبرداری شکستن، دوری از خود بزرگ بینی و تکبر یه عاشق و یه بنده در مقابل محبوب بیهمتاست.
با انجام رکوع نمازگزار با زبان سر و دل فریاد میزنه خدای من! من هر کس که هستم، در هر مقامی که هستم ،با هر عنوانی که دارم فقط در برابر تو سر فرود میآرم و این جوری علف هرزههای بزرگ پنداری و خودخواهی رو از بوستان خوش بو و رنگ وجودش هرس میکنه، با رکوع خودش رو از دامهای فریبنده غرور و خیالات و اوهام رها میکنه.
- بابا اینا رو نگفته بودین، من یادمه که میگفتین رکوع در نماز یه نوع امتحان بنده است که به وسیله رکوع خدا انسان رو در عمل به دستورات و خواستههای خودش آزمایش میکنه، چون رکوع به خصوص برای اونایی که عنوانی، مالی، مقامی تو دنیا دارن خیلی آسون نیست، گرچه فکر میکنم اون بیچارهها رکوع و تعظیمشون در برابر همون چیزای زود گذریه که بهش دل بستن!
- آره! اگه بخوام بیشتر از این از رکوع نماز حرف بزنیم، میترسم حسین آقا دیگه هیچ وقت حاضر نشه کنار پدرش بنشینه و اختلاط کنه.
- اِ اینجوریاس! حاج آقای سماورچی شما که بار اولتون نیست، بهتر نبود به جای حجرهداری میرفتین آخوند میشدین؟!
- پسر جان این چه حرفیه! یاد گرفتن دستورات دینی و عمل کردن به اونا برای همه مسلموناس!
- بله ! حق با شماست، بابا از دبیر دینیمون شنیدم که میگفت: رکوع و خم شدن در نماز مخصوص دین اسلام و این یه وجه تمایز مسلمونا از دیگرانه.
اشکال اصلی ما آدما اینه که انجام امور دینیمون رو قاطی تعارفات و تشریفات و ترس و رودربایسی و این جور چیزا میکنیم، نماز میخواد ناخالصیهامون را ذوب بکنه و بگه همه چیِ زندگیم برای خداست
میگفت که دانشمندا میگن در رکوع یه نوع فعالیت و تحرک بدنی هم وجود داره که فرد نمازگزارو از خمودگی و سستی هم دور میکنه.- به به حسین آقا! پسر! با این همه چیزایی که میدونی چرا تو نمازت بهشون توجه نمیکنی؟
- بابا! شمام که دم به دقیقه میزنی تو برجک ما! چشم آقای سماورچی به خاطر شمام که شده دیگه تکرار نمی شه!
- نه دیگه، نشد. یعنی چی به خاطر من! اشکال اصلی ما آدما اینه که انجام امور دینیمون رو قاطی تعارفات و تشریفات و ترس و رودربایسی و این جور چیزا میکنیم، نماز میخواد ناخالصیهامون را ذوب بکنه و بگه همه چیِ زندگیم برای خداست.
تو یه کتاب حدیثی میخوندم که امام علی(علیه السلام) رکوع رو نشونه استواری در دین میدونن.
ایشون میفرمایند: «معنای کشیدن گردن در رکوع این است که در ایمان به خدا استوارم اگرچه گردنم زده شود و معنای سر برداشتن از رکوع و گفتن (سمع الله) این است که حمد و ثنای ما را میشنود آن خدایی که ما را از نیستی و عدم به وجود آورده است».
آره حسین من! خلاصه، نماز استواری و پایداری و اخلاص در باورمون به اون خدایی که آفریدگار هستیه، خب حالا دیگه نوبت منه که غذام بخورم، تو سفره چیدی و منم سفره بر میچینم.
- آقا جون خدا حسابی خوابو از سرمون پروندی، حالا حالاها کار داریم تا یه مسلمون درس درمون بشیم.
و چنین شد که حسین پس از گرفتن لیسانس روانشناسی به عشق تعمق در دین پایش به حوزه علمیه باز شد تا به قول خودش از سرچشمه سیراب شود.
منبع: ستاد اقامه نماز ؛ مقاله سید محمد عبدالهی
امام باقر(علیه السلام) میفرماید: خواب در ابتدای روز مایه نادانی و کودنی، خواب قیلوله، نعمت و خواب پس از عصر مایه حماقت و ابلهی و خواب میان مغرب و عشاء مایه محرومیت از روزی است.
خواب و بیداری از نیازهای اساسی انسان است که باید به درستی تنظیم شوند، خواب مایه قوت و پایداری جسم و جان است و اختلال در آن روند زندگی عادی انسان را برای انجام وظایف خود با مشکل روبهرو میکند. در روایات اهل بیت علیهمالسلام دستورهای ویژهای درباره رعایت برخی حالتها در انجام داد کارها، آداب خوابیدن، وقت خوابیدن و پرهیز از افراط و تفریط در خواب وارد شده است .
خواب مۆمن نه از بهر راحتِ نفس بود تا مایه غفلت و معصیت گشتی، لکن خواب، آسودن را بوَد تا نفس دیگر باره قوت خدمت یافتی تا خواب او عبادت گشتی؛ که هر کس که خورَد و خسبد (1) از بهر نعمت و شهوت، خواب و خوردِ او معصیت گردد؛ و هر که خورَد و خسبد از بهر قوت طاعت، آن خواب و خورد او طاعت گردد. نبینی که شریعت اسلام سحَری خوردن را ستوده است و ثواب عظیم بر آن وعده کرده است. از بهر آن که قوت طاعت را خورد نه شهوت نفس را. تا بزرگان چنین گفته اند که متقدمان ما خوردندی تا بزیستندی و ما می زییم تا بخوریم، طاعت خود به کار نیست.
چون خویشتن را چنین ریاضت کرد، گفتند با خویشتن مدارا کن. گفت: والله که خدای - تعالی - با من رفق نکرده است، من با خویشتن چگونه کنم؟! و این خبر حجت آورد که، نشنیدی که سید پیغمبران (صلی الله علیه وآله) گفت: سخت ترین بلا پیغامبران را باشد پس صدیقان را؛ پس هر که به ایشان ماننده تر بلای او سخت تر.(2)
رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) فرمود: «دیدگان من می خوابند و قلبم نمی خوابد».(3)
پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) میفرماید: ای علی! خوابیدن چهار گونه است: خواب پیامبران بر پشت، خواب مۆمنان بر پهلوی راست، خواب کافران و منافقان بر پهلوی چپ و خواب شیطانها بر رویشان است
نکته: بدان، که خداوند شب را برای خواب و آسایش بندگان آفریده است و روز را برای کار و به دست آوردن وسایل زندگی.
خواب روز را با دشواری از خود دور کن و اگر نمی توانی باید اندکی بخوابی؛ زیرا روز خود را به شب بدل کردن عاقلانه نیست. امّا رسم بزرگان و توانگران این است که تابستان به هنگام ظهر به خواب نیمروزی فرو می روند و یا با دوستان و ندیمان خود به سر می برند تا گرما کم شود آن وقت از منزل بیرون می روند، امّا در کل باید سعی کنی که بیشتر عمر خود را در بیداری و کمتر در خواب بگذرانی که بسیار خوابیدن ما - پس از مرگ - در پیش است.(4)
امام باقر(علیه السلام) میفرماید: خواب در ابتدای روز مایه نادانی و کودنی و خواب قیلوله (خواب کوتاه نیمروز) نعمت و خواب پس از عصر مایه حماقت و ابلهی و خواب میان مغرب و عشا مایه محرومیت از روزی است.
امیرمۆمنان(علیه السلام) میفرماید: خواب میان مغرب و عشاء و پیش از طلوع خورشید مایه فقر است.
توصیه: باید به سحرخیزی عادت کنی؛ چنان که پیش از طلوع آفتاب بیدار شوی و برخیزی و نماز صبح به جای آوری. هر کس که بعد از طلوع افتاب بیدار شود، تنگ روزی می شود؛ زیرا وقت نماز او گذشته است و شومی و بد روزی، او را فرا می گیرد. پس، صبح را زود بیدار شو و نماز بگزار و آن گاه به کار خود مشغول شو و اگر کاری نداشتی می توانی برای تفرّج بیرون بروی.(5)
نکته گفته اند که چند گروه باید در خواب نباشند و اگر ایشان را خواب گیرد یا غافلان باشند یا دروغ گویان.
یکی آن که می خواهد به جنگ دشمن برود و دشمن مقابل او آمده باشد؛ دوم آن که وام دارد و تهیدست و بی چیز باشد؛
سوم عاشقی که از معشوق جدا مانده باشد؛
چهارم کسی که راز خویشتن با فردی ناسزا و ناشایست گفته باشد؛
پنجم بیماری که او را علاج نباشد؛
ششم کسی که مال بسیار دارد و از ضایع شدن آن می ترسد.(6)
توصیه: اوّل ، خواب خود را چون آخرِ عهد (عمر) خود داند. از معاصی توبه کند و طهارت کند و بر دست راست، و رو به قبله بخسبد؛ و نعمت اسلام را شکر کند که اگر بیدار گردد بر سَرِ گناه نشود. پس هر که به بیداری، کارِ خود سامان داده باشد، وی را از خواب و مرگ باکی نباشد .(7) جز آن گاه که خواب بر شما غلبه کرد مخسبید و چون بیدار شدید نیز مخسبید، که خواب دوم بر مۆمن حرام بود و بیهودگی.(8)
نکته به وقت صبح خوش خفتن ناپسند است.(9)
امام صادق(علیه السلام) میفرماید: چهار چیز است که مقدار کم آنها هم بسیار است: آتش، خواب، بیماری و دشمنی. مقدار کم هر یک از این چهار چیز را ناچیز نشمارید بلکه مقدار کم آنها نیز بسیار است و میتواند منشأ پیامد زیاد باشد
پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) میفرماید: ای علی! خوابیدن چهار گونه است: خواب پیامبران بر پشت، خواب مۆمنان بر پهلوی راست، خواب کافران و منافقان بر پهلوی چپ و خواب شیطانها بر رویشان است.
حضرت علی(علیه السلام) میفرماید: خوابیدن چهار قسمت است: پیامبران بر پشت دراز کشیده میخوابند، در حالی که چشمهایشان برای دریافت وحی پروردگار نمیخوابد. مۆمن رو به قبله بر پهلوی راست میخوابد. پادشاهان و فرزندانشان برای گوارایی غذا بر پهلوی چپ میخوابند و ابلیس و برادرانش و دیوانگان و آسیبدیدگان عقلی بر روی شکم میخوابند.
از امام رضا(علیه السلام) روایت شده است که میفرمود: قدرت و سلطنت خواب، در مغز است و آن مایه پایداری و نیرومندی جسم است، پس هرگاه خواستی بخوابی ابتدا بر سمت راست سپس بر سمت چپ بخواب و همچنین هنگام برخاستن از سمت راست برخیز.
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) میفرماید: بر بام و جایی که محفوظ نیست نخوابید.
امام صادق(علیه السلام) میفرماید: بر روی چهارپایت مخواب، چون زخم پشتش را سریع میگرداند و این کار حکیمان نیست، مگر اینکه در کجاوه باشی و امکان استراحت داشته باشی.
امام کاظم(علیه السلام) میفرماید: رسول خدا(صلی الله علیه وآله) کسی را که تنها در خانه بخوابد نهی میکرد.
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) میفرماید: خدا سه چیز را دوست دارد: کمگویی، کمخوابی و کمخوری و نیز میفرماید: یکی از بدترین چیزهایی که درباره امتم هراس دارم، پرخوابی است.
امیر مومنان(علیه السلام) میفرماید: اهل دنیا کسی است که خوابش بسیار باشد؛ همچنین میفرماید: پرخوری و پرخوابی جان را فاسد میکنند و زیانبار است.
امام صادق(علیه السلام) میفرماید: چهار چیز است که مقدار کم آنها هم بسیار است: آتش، خواب، بیماری و دشمنی. مقدار کم هر یک از این چهار چیز را ناچیز نشمارید بلکه مقدار کم آنها نیز بسیار است و میتواند منشأ پیامد زیاد باشد.
کسی که می خوابد و واجبی یا مستحبی یا امری از او به سبب آن خواب فوت می شود، خواب او خواب غافلان و روش زیانکاران، و صاحب آن زیان دیده است.
هر کس که بخوابد بعد از انجام واجبات و مستحباتی که بر او واجب است، پس این خواب پسندیده است.(10)
توصیه قرار بده هر خوابت را آخرین مرحله از زندگی دنیوی ات، و خدا را به قلب و زبان یاد کن، و از اینکه خدا بر باطنت آگاه است بترس، و از خدا یاری بخواه تا بعد از بیداری به نماز بایستی.
به راستی شیطان به تو می گوید: بخواب که شب طولانی است و می خواهد که وقت مناجات و حاجت خواهی تو به خدا را از دستت خارج کند. (11)
امام باقر(علیه السلام) میفرماید: خواب در ابتدای روز مایه نادانی و کودنی و خواب قیلوله (خواب کوتاه نیمروز) نعمت و خواب پس از عصر مایه حماقت و ابلهی و خواب میان مغرب و عشا مایه محرومیت از روزی است
امام صادق(علیه السلام) فرمود: هر گاه کسی خوابی پریشان و ناخوشایند دید (و از خواب بیدار شد) پهلو به پهلو شود و آیه 10 سوره مبارکه «مجادله» را بخواند: «إِنَّمَا النَّجْوَى مِنَ الشَّیْطَانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَلَیْسَ بِضَارِّهِمْ شَیْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ» سپس بگوید: «عذت بما عاذت به ملائکة الله المقربون و انبیاۆه المرسلون و عباده الصالحون من شر ما رأیت و من شر الشیطان الرجیم»؛ به آنچه فرشتگان مقرب الهی و پیامبر مرسل و بندگان شایسته خدا پناه بردهاند، پناه میبرم از شر خوابی که دیدهام و از شر شیطان رجیم.
می گویند منقول است که: کسی که در خواب چیزی ببیند که غمگین و ناراحت شود اول این دعا را بخواند :
« بِسمِ الله الرَّحمٰن الرَّحیمِ اَعوذُ بماٰ عَاذَتْ بِهِ مَلائِکَةُ اللهِ الْمُقَرَّبونَ و اَنْبِیاءُ اللهِ الْمُرْسَلونَ و عِبادُ اللهِ الصَّالِحوُنَ مِنْ شَرِّمَا رَاَیْتُ مِنْ رُۆْیایَ »
(بنام خدایی که که مهربان عام و مهربان خاص است! پناه می برم به آنچه که فرشته های مقرب خداوند و پیامبران، فرستاده الهی و بندگان صالح خدا به آن پناه بردند از شرّ خوابی که دیدم.)
بعد سوره های « حمد »،« کافرون »، « توحید »، « فلق » و « ناس » را بخواند و بعد 3 مرتبه آب دهانش را به طرف را به طرف چپ بیندازد که انشاءالله ضرری متوجه او نخواهد شد.
پیش از خواب اگر توانستید سور مسبحات یعنی سوره حدید و حشر و صف و جمعه و تغابن را بخوانید و اگر نتوانستید تنها سوره حشر را بخوانید .(علامه طباطبایی)
پی نوشت ها :
1ـ خسبد: بخوابد
2ـ شرح التعرّف، ج4، صص1748و1749
3ـ چراغ راه دینداری (بازنویسی مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقة)، ص103
4ـ پندر پدر (بازنویسی قابوس نامه )، صص76و77
5- همان،ص78
6- روش دلاوری و جنگاوری (بازنویسی آداب الحرب و الشجاعة)، صص27و28
7- کشف المحجوب. ص520.
8- همان، ص521
9- مجموعه آثار فارسی احمد غزالی (رساله عینیه)، ص205
10- همان، صص103و104
11- همان، صص104و105
با استفاده از منابع :
مجله گنجینه ش 81
مفاتیح الحیاة آیت الله جوادی آملی
تنها دعایى که بر هر مسلمانى واجب است که آن را در واجبترین اعمال خود - نماز - روزى ده مرتبه بگوید، دعاى «اهدنا الصّراط المستقیم» است؛
بنابراین، درخواست هدایت به راه مستقیم، مهمترین دعاست.
آرى، در مقابل راههاى متعدّدى که در برابر انسان
قرار دارد، (راه هوسهاى خود و دیگران، راه وسوسههاى شیطان، راه نیاکان و
پیشینیان، راه طاغوتها، راه توقّعات و انتظارات این و آن و راه خدا و
اولیاى او) انسان هر لحظه و براى هر چیزى باید از خدا استمداد جوید که او
را به راه مستقیم هدایت کند.
راه مستقیم راه خدا و اولیاى خداوند و
بندگان مخلص خداست.
«مَن اعتصم بکم فقد اعتصَم باللّه» و در قرآن مىخوانیم: هرکس به خدا متوسّل شد به راه مستقیم هدایت شده است.
«و من یعتصم باللّه فقد هُدِىَ الى صراط مستقیم»( آل عمران، 101.)
در روایات، راه مستقیم، راه توحید، قرآن و فطرت سالم،
معرفى شده است.(تفسیر نور، ج 1، ص 30.)
شکّى نیست که تقاضاى راه مستقیم حتى بر اولیاى خدا نیز لازم
است؛ زیرا اولاً؛ ماندگارى در راه مستقیم، غیر از پیدا کردن راه مستقیم است. چه بسیار افرادى که به
راه مستقیم هدایت مىشوند؛ ولى پایدار
نمىمانند؛ یعنى بعد از ایمان، منحرف مىشوند. «آمنوا ثمّ کفروا...»(نساء، 137.)
ثانیاً؛ هدایت شدن نیز درجات و مراحلى دارد،
همانگونه که نور ضعیف و قوى دارد، بنابراین افراد هدایت شده، باید به فکر
هدایت برتر و بیشتر باشند. «زادهم
هُدى»(محمّد، 17)
ثالثاً؛ ممکن است افرادى در بعضى امور در راه مستقیم باشند؛ ولى نسبت به مواردى در
راه نباشند و لذا باید براى رسیدن به جامعیت راه مستقیم از خداوند کمک بخواهیم.
مثلاً؛ انتخاب شغل، دوست، رشته تحصیلى، همسر، عقاید، عمل، اخلاق، رهبر، نماینده، چگونگى در آمد و مصرف آن، ستایش، انتقاد، محبت، قهر، صلح، جنگ، خوردن، قضاوت، انفاق، عبادت، اقتصاد، سیاست، روابط و در همه امور بدون الگوى صحیح و کامل نیست؛ لذا انسان نیاز به الگوى کامل و بدون نقص دارد که همان انبیا و اوصیا هستند.
منبع:قرائتی
وَهُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُواْ بِهَا فِی ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ ﴿۹۷﴾
و اوست کسى که ستارگان را براى شما قرار داده تا به وسیله آنها در تاریکیهاى خشکى و دریا راه یابید به یقین ما دلایل [خود] را براى گروهى که مىدانند به روشنى بیان کردهایم (۹۷)
*******سوره ۶: الأنعام - جزء ۷علم هیئت، از قدیمىترین علوم بشرى است و انسان از ستارگان در سفرهاى صحرایى و دریایى بهره مىبرده است. این وسیله ابزارى مطمئن، همیشگى، دست نخورده، طبیعى، عمومى و بى هزینه است.
اسلام
به مظاهر طبیعت، توجّه خاصّى دارد.
نام برخى سورهها از اشیاى طبیعى است. عبادات اسلامى نیز با
طبیعیات گره خورده است، همچون: وقت شناسى،
قبله شناسى، خسوف و کسوف و نماز آیات، اوّل ماه و هلال. اینها سبب آشنایى
مسلمانان با علم
هیئت و ایجاد رصدخانههایى در بغداد، دمشق، قاهره، مراغه و اندلس و
نگارش کتابهایى در این زمینه به دست مسلمانان شد.
خداوند
براى سفرهاى دریایى و
صحرایى که در عمر انسانها به ندرت پیش مىآید، خداوند راهنما قرار
داده است، آیا مىتوان پذیرفت
که براى حرکت دائمى انسانها و گم نشدنشان در مسیر حق، راهنما قرار
نداده باشد؟ و این بیانگر
لزوم رسالت
و امامت براى هدایت بشر مىباشد.
در
احادیث مراد از ستارگان هدایتکننده، رهبران معصوم و اولیاى خدا بیان شده است.
[423]
423) تفسیر کنزالدقائق.
1- ستارگان، مخلوق خدا و وسیلهى راهیابىاند، (نه آنگونه که برخى پنداشتند خالق و مدبّرند). «جعل لکمالنّجوم لتهتدوا بها»
2- نظام ستارگانِ آسمان چنان دقیق است که مىتوان راههاى زمینى را با آن پیدا کرد. «لتهتدوا بها»
3- شناخت وزن و حجم و میزان فاصله و سرعت حرکت و مدار ستارگان و کلاً علم ستارهشناسى و نجوم، به تنهایى انسان را به خدا نمىرساند، باید انسان اراده کند و بخواهد که از این راه، خدا را بشناسد. «لقوم یعلمون»
(آرى، تنها نگاه به آیینه براى اصلاح سر وصورت کافى نیست، بلکه اراده و تصمیم و اقدام براى اصلاح نیز لازم است، چه بسیارند آیینه فروشانى که دائماً به آیینه نگاه مىکنند، ولى حتّى یقهى خود را صاف نمىکنند.)
●●●▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ஜ●●●ஜ▬▬▬▬▬▬▬▬▬●●●
اهمیت حج
امام على سلام الله علیه
در وصیت امیر مؤمنان علیه السلام چنین بود : «حجِ خانه پروردگارتان را ترک نکنید ، که هلاک خواهید شد» .
بهر فرج و ظهور مهدی فاطمه (عج) صلوات
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
ز اسماعیل جان تا نگذری مانند ابراهیم
به کعبه رفتنت تنها نماید شاد شیطان را
کسی کو روز قربان، غیر خود را می کند قربان
نفهمیده است هرگز معنی و مفهوم قربان را